فیلم «یک جنگ» داستانی غیراستثنائی از جنگ و حضور نیروهای نظامی دانمارکی در درگیری های افغانستان را تصویر می کند. ماموریت این نیروها در افغانستان، دست
فیلم «یک جنگ» داستانی غیراستثنائی از جنگ و حضور نیروهای نظامی دانمارکی در درگیری های افغانستان را تصویر می کند.
ماموریت این نیروها در افغانستان، دست کم در روی کاغذ ساده است. آنها برای کمک به مردم افغانستان برای بازسازی کشورشان در آنجا حضور دارند. اما در روی زمین، داستان دیگری است. دشمن نامرئی در همه جا و هیج جا حضور دارد، دشمنی که دیده نمی شود مگر در حملات ناگهانی، یورش و انفجارهای غیرمنتظره که تلفات سنگین به جا می گذارد.
فیلم دانمارکی «یک جنگ» ساخته توبیاس لیندهولم، مخاطب را به عمق جنگ و دیدن زوایه دیگری از آن می برد. با دنبال کردن رویدادهای پیچیده شخصیت اصلی داستان، کاپیتان پدرسون با بازی فیلو ازبیگ، مخاطب شاهد سویه دیگری از پیامد های مداخله نیروهای نظامی در درگیری های برون مرزی است. افسری (کاپیتان پدرسون) پس از کشته شدن سربازش در یک حمله غافلگیرانه، بدون هیچ ملاحظه و یا بازخواستی دستور بمباران یک روستا را صادر می کند. روستا بر سر زنان و کودکان قربانی خراب می شود. داستان در ادامه خود، در دادگاهی در دانمارک روی می دهد. کاپیتان برای تصمیم گیری شتابزده و غیرمسئولانه دادگاهی می شود. فیلم بار دیگر، پوچی و بیهودگی جنگ، تخریب و نابودی دو طرف و همچنین وجدان هایی که باید که پاسخگوی جنگی فراموش شده باشند را نشان می دهد.