پس از لغو و تعلیق تحریمهای بینالمللی و منطقهای مرتبط با برنامه هستهای ایران، بسیاری از شرکتهای بینالمللی تلاش میکنند تا شهروندان تحصیلکرده ایرانی در کشورهای غربی را برای مشاغل اجرایی در ایران جذب کنند. با این حال بسیاری از ایرانیان مقیم کشورهای صنعتی، نگرانیهایی از بازگشت به کشورشان دارند.
خبرگزاری رویترز، در مصاحبه با نمایندگان چند شرکت غربی، موسسههای موسوم به «شکارگران استعدادها» و بیش از بیست ایرانی مقیم اروپا و آمریکای شمالی موانع بازگشت کارشناسان ایرانی به کشورشان در دوره «پسابرجام» را بررسی کرده است.
به گزارش این خبرگزاری، با وجود فرصتهای متنوع شغلی برای متخصصان ایرانی مقیم خارج از کشور در سرزمین مادری، سطح پایین زندگی، مقررات پیچیده اداری، عدم شفافیت اقتصادی، آلودگی هوا و کمبود مدارس بینالمللی برای تحصیل فرزندان، از جمله نگرانیهای ایرانیان تحصیل کرده برای بازگشت به کشورشان به شمار میرود.
عدم تمایل مهاجران ایرانی برای بازگشت به کشورشان، نگرانی شرکتهای بزرگی را برانگیخته که میخواهند وارد بازار بزرگ این کشور شوند. گیسپ کارلا، مدیر بخش ایران شرکت نستله سوئیس با اشاره به بازار ایران میگوید: «اینجا همان جایی است که یک مهاجر ایرانی با مدرک کارشناسی ارشد مدیریت کسبوکار (MBA) و شم اقتصادی درست میتواند واقعا تاثیرگذار باشد. با اینحال تاکنون هیچ ایرانی مهاجری درخواست کار ندادهاست.» این شرکت چند ملیتی، برای تربیت نسل جوان مدیران خود، ایرانیان تحصیلکرده را برای گذراندن دورههای چندساله آموزشهای تکمیلی و تقویت مهارت به کشورهای اروپایی میفرستد.
فرصتهای شغلی بی بدیل
جمهوری اسلامی شمار شهروندان ایرانی مقیم خارج از کشور خود را بین ۵ تا ۷ میلیون نفر برآورد میکند، که بیشتر آنها در شمال آمریکا، اروپا و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس زندگی میکنند. گروهی از این افراد واقعا برای بازگشت به ایران مشتاقند.
پانیذ گلکار، دانشجوی ایرانی-کانادایی موسسه معماری کالیفرنیای جنوبی است. او میگوید: «احساس میکنم بازگشت به ایران مسئولیت من است. ایران در همه رشتهها به متخصص نیاز دارد.» وی درباره آینده حرفهای خود در ایران میگوید: «احتمالا اثبات خودم به عنوان یک زن در میدان تجارت ایران چالشبرانگیز خواهد بود، اما به هرحال فرصتهای شغلی در ایران از هرجای دیگر دنیا بیشتر است.» پانیذ که قرار است در ماه آوریل فارغ التحصیل شود دیدگاه خود را منحصر به فرد نمیداند و میگوید: «خیلی از ایرانیها در کالیفرنیا درباره بازگشت به [کشور خودشان] حرف میزنند. این فرصتی است که نمیتوان نادیدهاش گرفت.»
اقتصاد ایران، مانند اقتصاد بسیاری از دیگر کشورهای «در حال توسعه» برای ادامه رقابت در بازار بر نیروی کار ارزان متکی است. پایین بودن سطح دستمزدها در ایران، سود را برای سرمایهگذاران و «کارآفرینان» تضمین میکند. در برابر، بسیاری از حقوقبگیران برای گذران زندگی مجبورند چند شیفت کار کنند. با اینحال، برخی کارشناسان و متخصصان خارجی با تواناییهای بیشتر و «خاصتر» امکان کسب درآمدهای بالا در ایران را دارند.
چالشهای بازگشت به ایران
فراتر از نگرانیهای امنیتی، راهبندانهای تهران، گشتهای ارشاد و محدودیتهای سبک زندگی، به نظر میرسد غریبه بودن ایرانیان مهاجر با فرهنگ کسب و کار در جمهوریاسلامی ایران، چالش اصلی آنها برای بازگشت باشد.
علی تهرانی، شهروند ۲۴ساله ایرانی-بریتانیایی و فارغ التحصیل کالج دانشگاهی لندن در اکتبر سال ۲۰۱۵ کوشید با بازگشت به ایران، تجارتی برای خود راه بیاندازد اما به زودی در برابر مشکلات ناشی از روندهای اداری کسب جواز کار، اجازهنامههای امنیتی و خدمت سربازی مجبور به تسلیم شد. وی که به لندن بازگشته است می گوید: «خیلی زود متوجه شدم که توانایی و مهارت کافی برای مقابله بروکراسی در ایران را ندارم.» وی یک شرکت منابع انسانی فنآورانه برای شاغلان کار با تمرکز بر پرداختهای آنلاین تاسیس کرده بود. علی سه ماه بعد از آغاز کار، طرحش را نیمهتمام رها کرد.
کیفیت زندگی در تهران از اسلامآباد و نایروبی هم پایینتر است
موسسه مستشاری مرسر در سال ۲۰۱۶ در میان ۲۳۰ شهر بزرگ جهان، تهران را از نظر کیفیت زندگی پایینتر از اسلامآباد پاکستان و نایروبی (پایتخت کنیا)، در مکان ۲۰۳ قرار داد. آلودگی شدید هوا و ترافیکهای بیپایان، از جمله نگرانیهای افرادی است که میخواهند با سکونت در پایتخت ایران دستکم بخشی از زندگی خود را در این کلانشهر بگذرانند.
عدم شفافیت اقتصادی
موسسه شفافیت بینالمللی، ایران را در میان ۱۶۸ کشور جهان در مقام ۱۳۰ قرار داده است. گروهی از تجار ایرانی مقیم کشورهای جنوبی خلیج فارس به خبرگزاری رویترز گفتهاند که نگرانی شرکتهای غربی از شیوع فساد اقتصادی و اداری در ایران، باعث شده تا آنها به استخدام ایرانیان مقیم خارج تمایل بیشتری داشته باشند. دخالت نهادهای نظامی در عرصه اقتصاد، استفاده از رانت، عدم اطمینان به روابط خارجی ایران و آمریکا و چالشهای بیپایان سیاسی در میان طبقه حاکمان در جمهوری اسلامی، ریسک سرمایهگذاری در ایران را افزایش میدهد. اگرچه ایران به واقع «جزیره ثبات در دریای متلاطم خاورمیانه است»، اما سرمایهگذاری که در پی سود است یا نیروی ماهری که به امید دستمزد بهتر مهاجرت میکند، در صورت پیگیری اخبار ایران و دیدن اختلاف نظر اخیر میان رهبر و رئیسجمهوری ایران بر سر «اقتصاد مقاومتی» یا «برجام ۲»، طبیعتا با تامل بیشتری درباره آینده حرفهای خود تصمیم خواهد گرفت.