اسرائیل عصر دوشنبه ۲۴ اردیبهشت (۱۴ مه ۲۰۱۸) همزمان با سالروز استقلال این کشور و هفتادمین سال تاسیس آن، مراسم بازگشایی سفارت آمریکا در بیتالمقدس را برگزار میکند.
انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به این شهر در پی تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل ممکن شد و از دسامبر گذشته تا کنون تنشهای بسیاری را در این منطقه از خاورمیانه به همراه داشته است. با اعلام این تصمیم و آغاز فعالیتها برای انجام این انتقال، دور جدیدی از درگیریهای اعراب و اسرائیل نیز اغاز شد که برگزاری «راهپیمایی برای بازگشت» به مدت شش هفته یکی از پیامدهای آن بود.
فلسطینیهای خشمگین که بخش شرقی بیتالمقدس را پایتخت دولت آینده خود میدانند، در روز بازگشایی سفارت آمریکا در بیت المقدس، تظاهرات گستردهای را در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه برگزار کردند.
در ادامه به این موضوع پرداخته میشود که چرا بیتالمقدس و مجموعه مسجدالاقصی به نقطه اوج اختلاف میان فلسطینیها و اسرائیلیها تبدیل شده است.
چرایی اهمیت مسجدالاقصی برای ادیان ابراهیمی
مسجدالاقصی، سومین مکان مقدس مسلمانان پس از مکه و مدینه، در بخش شرقی شهر قدیم بیت المقدس قرار دارد. این مکان نخستین قبله گاه مسلمانان بشمار می رود. مسلمانان به مسجدالاقصی «حرم شریف» نیز می گویند و یهودیان آن را «کوه معبد» می خوانند. محوطه بزرگ مسجدالاقصی برای سه دین ابراهیمی از اهمیت بالایی برخوردار است و از سوی یونسکو به عنوان میراث جهانی شناخته شده است. در این محوطه بزرگ، اماکن مقدسی از جمله مسجد قبله با گنبد نقره ای آن و همچنین قبه الصخره با گنبد طلایی قرار دارد.
در محوطه مسجدالاقصی بناهای تاریخی متعددی از جمله مدرسه، محراب، موزه و کتابخانه نیز وجود دارد.
مسجد الاقصی از سال ۱۹۶۷ میلادی یعنی زمانی که اسرائیل بخش شرقی بیت المقدس و شهر قدیم را اشغال کرد، بیشترین درگیری ها را به خود دیده است؛ البته منازعات در مسجداالاقصی حتی پیش از تاسیس کشور اسرائیل نیز وجود داشت.
در سال ۱۹۴۷ میلادی، سازمان ملل متحد طرحی را (در چهارچوب قطعنامه ۱۸۱) با موضوع تقسیم سرزمین تاریخی فلسطین به دو ایالت تحت اداره بریتانیا مطرح کرد. هدف این طرح ایجاد دو سرزمین مجزا، یکی برای یهودیان عمدتا اروپایی و دیگری برای فلسطینی ها بود. بنا بر این طرح، یهودی ها ۵۵ درصد از این سرزمین را در کنترل داشتند و ۴۵ درصد نیز در اختیار فلسطینی ها قرار می گرفت. سعی شده بود به کمک این طرح و با توجه به اهمیت بیت المقدس برای سه دین ابراهیمی، برای این شهر نیز وضعیت ویژهای تعریف شود.
در پی تشکیل کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی نخستین جنگ اعراب و اسرائیل روی داد. در جریان این جنگ نیروهای اسرائیلی مساحت قلمرو خود را گسترش دادند و حدود ۷۸ درصد سرزمینهای فلسطینی را از آن خود کردند و تنها بخش هایی از کرانه باختری، شرق بیت المقدس و غزه در کنترل مصر و اردن باقی ماند.
در سال ۱۹۶۷ میلادی و در جریان دومین جنگ اعراب و اسرائیل موسوم به جنگ شش روزه، یهودی ها سرزمینهای بیشتری را به اشغال خود درآوردند از جمله شرق بیت المقدس، شهر قدیم و مسجد الاقصی.
کنترل غیرقانونی اسرائیل بر بخش شرقی بیت المقدس از جمله شهر قدیم، ناقض چندین اصل حقوق بین الملل بود. این اقدامات منجر به آن شد که بسیاری از کشورهای جهان در واکنش اعلام کنند که بر اساس قوانین بین الملل، قدرت اشغالگر (اسرائیل) هیچ حاکمیتی بر روی سرزمینهای اشغالی ندارد.
پس از آن و برای سالهای طولانی دولت اسرائیل قدمهای بیشتری را برای کنترل شهر قدیم و بیت المقدس شرقی و یهودی کردن آن ها برداشت.
از جمله اینکه در سال ۱۹۸۰ میلادی اسرائیل قانونی را تصویب کرد که بیت المقدس را «بطور کامل و واحد» پایتخت اسرائیل معرفی می کرد؛ مصوبهای که نقض حقوق بین الملل بود. امروزه هیچ کشوری در جهان مالکیت اسرائیل بر بیت المقدس و یا تلاش اسرائیل برای تغییر نقشه جغرافیا و آرایش جمعیتی این شهر را به رسمیت نمی شناسد.
دیگر اینکه اسرائیل در تلاش است تا جای امکان از تعداد فلسطینی های ساکن بیت المقدس بکاهد. فلسطینیهای ساکن این شهر که شمار آنها حدود ۴۰۰ هزار نفر است، با وجود آنکه در این شهر متولد شده اند، تنها دارای حق اقامت دائم هستند و نه حق شهروندی؛ درحالیکه یهودیان متولد بیت المقدس از امتیاز شهروندی برخوردار می شوند.
از سال ۱۹۶۷ میلادی نیز اسرائیل با اعمال شرایط سخت تری برای اعطای اقامت به فلسطینی ها، اخراج آنها را آغاز کرده است.
اسرائیل همچنین دستکم ۱۲ شهرک غیرقانونی را صرفا برای سکونت یهودیان در شرق بیت المقدس بنا کرده و حدود ۲۰۰ هزار یهودی را در آنجا اسکان داده است. در مقابل، مجوز ساخت و ساز برای فلسطینیها را رد کرده است.
اهمیت مذهبی محوطه بزرگ مسجدالاقصی در چیست؟
از نظر مسلمانان حرم شریف یا مسجد الاقصی سومین مکان مقدس در دین اسلام به شمار می رود. مسجد الاقصی در قرن هفتم ساخته شده و این اعتقاد وجود دارد که این مکان، جایی است که محمد، پیامبر اسلام از آنجا به بهشت رفته است.
یهودی ها نیز معتقدند که بقایای مهمترین معابد دین یهود در زیر حرم شریف قرار دارد. قانون یهودیان و خاخامهای اسرائیل یهودیان را از ورود به مسجدالاقصی و عبادت در آن منع کرده اند زیرا این مکان را بسیار بسیار مقدس می دانند.
همچنین از نظر یهودیان دیوار غربی مسجدا لاقصی که یهودیان به آن دیوار ندبه نیز می گویند، آخرین بقایای باقی مانده از «هیکل سلیمان» یا «معبد سلیمان» است. در حالی که مسلمانان این دیوار را «دیوار بُراق» (al-Buraq Wall ) می خوانند و معتقدند جایی است که محمد پیامبر مسلمانان از این مکان به آسمان صعود و با خدا صحبت کرده است.
وضعیت فعلی مسجدالاقصی
از سال ۱۹۶۷ میلادی و بنا بر توافق دو کشور اردن و اسرائیل، سیستم اداره داخلی مسجدا لاقصی مبتنی بر وقف (Waqf) یا اعتماد اسلامی است و امنیت خارجی آن نیز توسط اسرائیل تامین شود. همچنین بر اساس این توافق غیرمسلمانان می توانند تنها در ساعتهای تعیین شده برای بازدید وارد این محوطه شوند و اجازه ندارند که در این مکان عبادت کنند.
اگرچه خاخامهای یهودی، مومنان یهود را از ورود به مسجد الاقصی منع کرده اند اما به تدریج بسیاری از گروههای یهودی که عمدتا افراطی بودند، از جمله اعضای جنبش «امنای كوه معبد» (the Temple Mount Faithful) دستور دولت اسرائیل مبنی بر ممنوعیت ورود به مسجد الاقصی را به چالش کشیده و حتی خواهان بازسازی سومین معبد یهودیان در مسجد الاقصی شدند.
موضع دولت اسرائیل در این باره چندان روشن نبود چراکه اگرچه دولت از تمایل به حفظ قانون منع ورود سخن می گفت اما همزمان برخی از این گروههای افراطی توسط اعضای دولت تامین مالی می شدند.
امروزه نیروهای اسرائیلی بطور روزمره به گروههای یهودی که گاه شمار آنها به صدها نفر می رسد اجازه می دهند تا تحت حمایت پلیس و ارتش، وارد مسجد الاقصی شوند؛ موضوعی که بر ترس فلسطینیها افزوده است و این نگرانی را بوجود آورده که اسرائیل قصد کنترل کامل بر مسجد الاقصی را دارد.
در سال ۱۹۹۰ میلادی جنبش امنای معبد اعلام کرد که قصد دارد سنگ بنای معبد سوم را در محل قبه الصخره قرار دهد. این موضوع شورشهای بسیاری را به همراه داشت و درنهایت منجر به مرگ ۲۰ فلسطینی به دست نیروهای اسرائیلی شد.
در سال ۲۰۰۰ میلادی آریل شارون، سیاستمدار اسرائیلی به همراه هزار پلیس اسرائیل وارد مسجد الاقصی شد و ادعاهای اسرائیل را درباره مسجد الاقصی تایید کرد.
این کار در زمانی انجام شد که مذاکرات صلح میان ایهود باراک، نخست وزیر اسرائیل و یاسر عرفات، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در جریان بود. پس از آن، نخست وزیر اسرائیل مذاکرات صلح با فلسطینیها را متوقف کرد؛ مذاکراتی که یکی از موضوعات آن گفتگو درباره چگونگی استفاده مشترک دو طرف از بیت المقدس بود. ورود آریل شارون به مسجد الاقصی منجر به آغاز دومین انتفاضه فلسطینیها شد. انتفاضهای که در جریان آن ۳ هزار فلسطینی کشته شدند.
اخیرا در ماه مه نیز دولت اسرائیل اعلام کرد که به مناسبت پنجاهمین سالگرد اشغال شرق بیت المقدس توسط اسرائیل، نشست هفتگی خود را در تونل هایی که در زیر مسجد الاقصی قرار دارد برگزار خواهد کرد «تا آزادی و اتحاد بیت المقدس را نشان دهند». این اقدام یک بار دیگر خشم فلسینیها را برانگیخت.
اسرائیل مدتهاست که محدود کردن ورود فلسطینیها به داخل مسجد الاقصی را آغاز کرده بود و این کار را به روشهای گوناگون انجام می دهد. از جمله به کمک دیواری که برای جداسازی در سال ۲۰۰۰ میلادی ساخته شد و به این تریتب ورود فلسطینیها را از کرانه باختری به داخل اسرائیل محدود می کرد.
هم اکنون از مجموع سه میلیون فلسطینی که در سرزمینهای اشغالی کرانه باختری به سر می برند تنها آنهایی اجازه ورود به بیت المقدس در روزهای جمعه را دارند که شرایط سنی تعیین شده توسط اسرائیل را داشته باشند. سایر فلسطینیها باید در انتظار دریافت مجوز باشند، مجوزهایی که کسب آن با توجه قوانین سخت گیرانه اسرائیل چندان آسان نیست.
محدودیتهای اعمال شده، تنشهای بسیاری را در ایستهای بازرسی که میان کرانه باختری و شهر بیت المقدس قرار دارد؛ بوجود آورده است. بویژه آنکه دهها هزار نفر باید از این ایستهای امنیتی بگذرند تا برای نماز وارد بیت المقدس شوند.
از نظر فلسطینیها آخرین ابزارهای امنیتی نصب شده در بیت المقدس از جمله دستگاههای فلزیاب، بخشی از تلاش اسرائیل برای اعمال کنترل بیشتر بر مسجد الاقصی است و نقض آزادی عبادت محسوب می شود یعنی آزادی که مقررات بین الملل از آن حمایت می کند.
با وقوع درگیری های دو هفته گذشته در مسجدا لاقصی، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگران فلسطین اعلام کرد که رهبران فلسطینی هر نوع تماسی را با طرفهای اسرائیلی متوقف کرده اند و روابط میان آنها تا زمانی که تمام این اقدامات امنیتی حذف نشود، از سر گرفته نمی شود.
منشاء بروز تنشهای اخیر چیست؟
وقایع اخیر در مسجد الاقصی را می توان نوعی آتش زیر خاکستر خواند که ریشه آن به دو سال پیش برمی گردد.
در سال ۲۰۱۵ میلادی پس از آنکه صدها یهودی تلاش کردند تا در جریان بزرگداشت تعطیلات یهودیان وارد مسجد الاقصی شوند، درگیری هایی روی داد.
یکسال پس از آن، موج دیگری از اعتراضات آغاز شد زیرا گروههایی از مهاجران یهودی در ماه رمضان وارد مسجد الاقصی شدند. ورود آنها در این ایام، نوعی نقض سنت محسوب می شد. بویژه آنکه بسیاری از یهودیان در تلاش بودند تا در مسجد الاقصی به نماز بپردازند.
طی دو هفته گذشته نیروهای اسرائیلی سعی کرده اند با گاز اشک آور و گلولههای فلزی دارای پوشش پلاستیکی، فلسطینیان معترض را از بیت المقدس دور کنند و از دیگر محدودیتهای اعمال شده، ممنوعیت ورود مردان زیر پنجاه سال به مسجدالاقصی است.
در جریان اعتراضات اخیر، اسرائیل ۳ هزار پلیس و نیروهای وابسته به پلیس مرزی را در اطراف مسجد الاقصی مستقر کرد.
نکات پایانی
مسجد الاقصی تنها یک منطقه کوچک از فلسطین است اما نمادی از درگیریهای میان فلسطینیها و اسرائیلیها محسوب می شود.
اگرچه مسجد الاقصی اهمیت ویژهای برای مسلمانان دارد اما حتی فلسطینیهای مسیحی نیز در این دو هفته علیه افزایش تدابیر کنترلی اسرائیل در بیت المقدس دست به اعتراض زده اند و حتی در کنار مسلمانان معترض، روز جمعه در خارج از مسجد الاقصی به عبادت پرداخته اند.
درگیریهای اخیر در نزدیکی مسجد الاقصی یک بار دیگر منجر به گسترش اعتراضها و افزایش خشونتها در سراسر کرانه باختری و غزه شد.
اعمال محدودیتهای بیشتر برای ورود فلسطینیها به مسجدالاقصی و در کنار آن افزایش درخواستهای گروههای یهودی برای کسب اجازه عبادت در مسجد الاقصی، فلسطینیها را از تقسیم احتمالی مسجد الاقصی در آینده نگران کرده است.
مجریان توافق وقف روز چهارشنبه اعلام کردند تاخیر اسرائیل در حذف این موانع امنیتی، منجر به بدتر شدن وضعیت موجود خواهد شد.