امسال نُه فیلم برای اسکار بهترین فیلم سینمایی نامزد جایزه هستند. نامزدهای امسال ملغمه جالبی هستند از فیلم های تاریخی و روایتهایی عاشقانه
امسال نُه فیلم برای اسکار بهترین فیلم سینمایی نامزد جایزه هستند. نامزدهای امسال ملغمه جالبی هستند از فیلم های تاریخی تا روایت هایی عاشقانه: داستان دو فیلم از نُه فیلم نامزد اسکار در سال ۱۹۴۰ و حول محور ساحل دانکرک در فرانسه می گذرد. سه فیلم عاشقانه، یک فیلم به کارگردانی یک زن و یک فیلم به کارگردانی یک سیاه پوست از دیگر نامزدهای اسکار امسال هستند. همین طور برخلاف سال های گذشته، داستان هیچ کدام از فیلم های امسال در نیویورک یا لس آنجلس نمی گذرد.
راهنمای تماشای فیلم های اسکار ۲۰۱۸
«مرا با نامت صدا کن»
این فیلم ساخته کارگردان ایتالیایی لوکا گواداگینو بر اساس رمانی با همین عنوان نوشته آندره آسیمان. داستان این فیلم در سال ۱۹۸۳ در شمال ایتالیا می گذرد و روایت دل باختن پسر نوجوان ۱۷ ساله ایست که عاشق شاگرد ۲۴ ساله پدرش میشود. این فیلم نمونه موفقی است از اینکه چگونه می توان ادبیات را به تصویر کشید و به زبان سینمایی ترجمه کرد. داستان فیلم، روایت سوختن و بالغ شدن با عشق است. اینکه عشق هم آنقدر که می تواند قلب انسانی را پُر از حس کند، میتواند همانقدر هم ویران کننده باشد. دیدن این فیلم تجربهای احساسی منحصر بفردی است. میتوان با احساسات قهرمان فیلم همراه شد و با تمام وجود ویرانی روح از عشق را حس کرد.
«تاریکترین ساعت»
این فیلم حتی قبل از نامزد بهترین فیلم اسکار شدن بین دوستداران فیلم و سینما، سروصدا کرده بود. دگردیسی گری اولدمن در نقش چرچیل، نخست وزیر بریتانیا در جنگ جهانی دوم، برایش جایزه گولدن گلاب را به ارمغان آورده است. اولدمن در نقش چرچیل را نمی توان بازشناخت. او تمام ویژگیهای اخلاقی و جسمی چرچیل را از آن خود کرده است. با این حال کلیت فیلم نمی تواند در سطح نقش پردازی اولدمن باشد. کارگردان جو رایت توانسته است روایتی تاریخی را به فیلمی جذاب تبدیل کند و سازوکار دولت بریتانیا را در دوران جنگ به نمایش بگذارد. رایت بیشتر به افسانه پردازی حول چرچیل علاقه دارد تا روایتی جدید از یک دوران تاریخی و این نقطه ضعفی برای فیلم محسوب می شود. ولی در هرحال فیلم جذابی برای تماشا کردن است.
«دانکرک»
دانکرک یک تجربه سینمایی ناب است از کریستفر نولان که نامزد اسکار بهترین کاردگردانی نیز است. این فیلم از روایت خطی و داستانی پرهیز میکند. در عوض به جنبههایی از فیلم میپردازد که می توانند تجربه دیدن یک فیلم را یک تجربه نفسگیر کند: تصاویر، صداها و حتی لرزشهای ناشی از تمام صداها و انفجارها. با اینکه شاید نتوان بوی دریا را حس کرد اما تجربه حسی کل فیلم، بوی دریا و سردی هوا را در ذهن بیننده زنده می کند. این فیلم حتما باید به صورت آیمکس و در سینما دیده شود تا تجربه منحصربفرد را برای بیننده به وجود آورد. دانکرک تنها یک فیلم جنگی نیست. این فیلم سمفونی شجاعت سربازان درهم شکسته است که با زیرمتنی اندوهگین به پایان میرسد.
«برو بیرون»
نامزد شدن این فیلم برای اسکار بهترین فیلم به نوعی منحصربفرد است. اصولا فیلمهای ترسناک و کمدی نامزد جایزه اسکار نمیشوند ولی این فیلم توانست برخلاف روال همیشگی به نامزدی بهترین فیلم دستیابد. این فیلم ترسناک درباره جنبه آشکار و نفرتبرانگیز نژادپرستی نیست. در عوض این فیلم جنبه هایی از نژادپرستی را به تصویر میکشد که با اینکه ترسناک به نظر نمی رسد اما بیننده را با تمام وجود میترساند. «برو بیرون» با پیروی از سنت فیلمهای ترسناک، از نژادپرستی تجربهای وحشتآمیز خلق میکند که ضربان قلب را بالا میبرد و ترس را به دل میاندازد. و تمام اینها با چاشنی طنز.
«لیدی برد»
این فیلم نامزد اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه نیز هست. فیلم داستان زندگی دختر نوجوانی است که از همه میخواهد او «لیدی برد» صدا بزنند و درباره رابطه این نوجوان با دنیای بیرون از خودش و مادر سخت کوش است. این فیلم در سنت فیلمهای ژانر دوران بلوغ و کمدی دوران دبیرستان ساخته شده است ولی با اینحال اثری منحصربفرد است. اولین فیلم «گرتا گروینگ» است که به تنهایی نقش کارگردان و فیلمنامه نویس را برعهده گرفته است و توانسته است فیلمی باانژری و پراز احساس و طنز بسازد.
«رشته خیال»
فیلمی که با دقت و جزئیات ساخته شده که آهسته آهسته خود را آشکار میکند و برای همین باید دو بار این فیلم را تماشا کرد. داستان فیلم در لندن بعد از جنگ جهانی میگذرد. راینلودز وودکوک که آخرین نقش پردازی دانی دیلوس قبل از اعلام بازنشستگی این بازیگر از دنیای بازیگری است، یک نابغه و طراح لباس معروفی است که همراه با خواهرش کسب و کار مُد خود را اداره می کند. راینلودز با دختری آشنا میشود که نه تنها عشق زندگی اش بلکه الهام بخش و مدل لباس هایش نیز میشود. این داستان عاشقانه شروع سقوط یا رستگاری شخصیت اصلی داستان است. البته بسته به این دارد که این رابطه عاشقانه را چگونه تفسیر کنید. «رشته خیال» نیروی یک عشق نامتعارف و جنبه های روانی و جسمی آن را به تصویر میکشد. نیروی عاشقانه ای که میتواند ما را بر علیه خودمان به پا خیزاند.
«پست»
از زمانی که استیون اسپیلبرگ اولین نسخه فیلمنامه «پست» را خواند تا زمانی که فیلم ساخته شد، تنها ۹ ماه به طول انجامید. مریل استریپ در نقش کاترین گراهام صاحب امتیاز روزنامه واشنگتن پست ظاهر می شود. او باید به همراه بن بردلی با بازی تام هنکس تصمیم سختی درباره انتشار پروندهای از پنتاگون بگیرند. «پست» روایتی تاریخی از دنیای خبر است ولی مسائل پیچیده و عمیق دیگری را نیز دربرمیگیرد: آزادی بیان، روابط قدرت و زنان، رقابت و دوستی. «پست» روایت اعتقاد به ساز و کارهای نظارتی بر قدرت در آمریکا است و نشان دهنده اینکه این سازوکارها بسیار شکنندهاند و بقای آن به بقای مطبوعات آزاد وابسته است.
«شکل آب»
فیلمی پر از آب و عشق که در شهر بالتیمور در دوران جنگ سرد میگذرد. سالی هاکینز نقش نظافتکاری را بازی میکند که عاشق موجودی آزمایشی میشود که نظافت محل نگاهداریاش را برعهده دارد. «شکل آب» داستان کنار گذاشتن تعصبات و پیشداوری هاست و دلباختن به «دیگری». این فیلم داستانی افسانهای برای بزرگسالان است و دلیل خوبی هم برای آن وجود دارد: کودکان به پیشداوری به دنیا نمیآیند، آن را با بزرگشدن میآموزند. «شکل آب» داستان آموزندهای در دنیای پر از پیشداوری و تعصب. این فیلم مرزهای عمیق روح آمریکایی امروز را به خوبی به تصویر میکشد: مرزهای بین کشورها، نژادها، تواناییها و خواستنها.
«سه بیلبورد بیرون ابینگ میزوری»
این فیلم داستان زنی به نام میلدرد هیز بعد از تجاوز و مرگ دلخراش دخترش سعی میکند از راه قانونی پرونده او را دنبال کند اما راه به جایی نمیبرد و با کمکاری پلیس مواجه میشود. میلدرد سه بیلبورد اجاره میکند و بر روی هر کدام از آنها جملات مختلفی مینویسد و همین باعث میشود تا توجه رسانهها و پلیس به بیلبوردها جلب شود. این فیلم به خاطر نوع برخورد خاصاش با مسائلی همچون نظام عدالت، ساختارهای نژادپرستانه و این واقعیت که چرا مردان میتوانند از عدالت فرار کنند، بسیار در آمریکا بین منتقدین فیلم سروصدا کرده است و چندین جایزه گلدن گلاب را با خود به خانه برده است.