مردم مقدونیه، نگران تنش های قومی

مردم مقدونیه، نگران تنش های قومی
Copyright 
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

هر روز به تعداد تظاهرات در مقدونیه اضافه می شود. خشونت پلیس، قضاوت های ناعادلانه و فساد دلیل این ناآرامی هاست. تنش های قومی نیز رو به افزایش هستند. آیا به این تریب، تلاش مقدونیه برای عضویت در اتحادیه اروپا به خطر می افتد؟ آیا روابط قومیتها رو به ناآرامی می رود؟ این هفته در برنامۀ گزارشگر به “جمهوری مقدونیه یوگسلاوی سابق” می رویم.

مردم مقدونیه از خشونت های قومی در هراسند. بی اعتمادی میان جوامع آلبانیایی زبان و مقدونی زبان در “جمهوری مقدونیه یوگسلاوی سابق” رو به افزایش است. کشته شدن پنج نفر در بهار امسال، به این تنش ها دامن زده است. در این کشور یک چهارم از جمعیت دو میلیون نفری، آلبانیایی تبار هستند.

در روستاهای کوهستانی غربی مقدونیه، مانند “برودِک” اکثر مردم آلبانی زبان هستند. در سال 2001، هنگامی که کشور در آستانه جنگ داخلی قرار گرفت، این شهر ستاد شورشیان در این منطقه بود. در سال 2007، نیروهای پلیس به برودِک حمله کردند. آنها یک انبارِ تسلیحات کشف کردند و تعدادی از روستائیان را دستگیر کردند. آیا امروز خواسته های تجزیه طلبانه هنوز وجود دارد؟

شهردار این شهر می گوید: «ما از ثبات کنونی در منطقه راضی هستیم. مرزها برای من اهمیت ندارند. اما ما خواستار فرصت های عادلانه برای توسعۀ اقتصادی هستیم. ما از درگیری و اختلاف می ترسیم. درگیری ها همیشه به مردم فقیر و محتاج صدمه می زند.»

روستائیان احساس می کنند که مورد حمایت دولت و بانک ها نیستند. برای آنها گرفتن وام برای بهبود شرایط زندگی غیر ممکن است.

یونان، آلبانی، کوزوو، صربستان و بلغارستان همسایه “جمهوری مقدونیه یوگسلاوی سابق” هستند،

بیشتر مردم آلبانیایی زبان در قسمت غربی کشور زندگی می کنند اما اقلیت های ترک زبان و برخی جوامع کولی نیز در اینجا حضور دارند.

تِتُوو، مهمترین شهر در شمال غربی مقدونیه است. جمعیت عمده آن آلبانیایی زبان هستند.

پس از فروش ورزشگاه تِتُوو، هزار نفر از طرفداران مقدونیه ای باشگاه فوتبال “تِتِکس” با ده هزار نفر از طرفداران آلبانیایی باشگاه “اشکِندیجا” شدیدا درگیر شدند.

یکی از طرفداران این باشگاه می گوید: «آلبانیایی های این منطقه هنوز آرزوی یک آلبانی بزرگ را در سر دارند و می خواهند ما را از این محدودۀ مقدونیه بیرون کنند. ما از باشگاه خود، از شهر خود و از کشور خود دفاع می کنیم. ما ملی گرا نیستیم، ما میهن پرست هستیم.»

اما این اقدامات تحریک آمیز و خشونت ها دو جانبه بوده است.

اظهارات نفرت انگیز و خرابکاری حتی در مناطق روستایی نیز وجود دارد. در روستای “یانسیشت” در نزدیکی تِتُوو، مقدونیه ای ها، نام های آلبانیایی را بر روی تابلوهای دو زبانه، رنگ کرده اند. تندروها در هر دو جامعه تلاش می کنند تا خود را مالک منطقه نشان دهند.

در سال 2001 میلادی، ایستهای بازرسی در این مناطق مستقر شدند.

برای بازگرداندن اوضاع به حالت عادی، دولت نروژ کمک مالی را برای یک طرح مدرسۀ دو زبانه ارائه داده است. در حالی که بچه های بزرگتر از کارگاه های آموزشی دربارۀ “گفتگو و آشتی” بهره مند می شوند، کم سن و سال تر ها در کنار هم به بازی تئاتر دو زبانه مشغول می شوند. این از نظر تمام بچه ها، سرگرمی خوبی است.

با این حال این طرح ها استثنا هستند. مدیر این طرح می خواهد مدارس دو زبانه در کشور توسعه پیدا کنند اما طی دهه گذشته این امر غیر ممکن بوده است.

مدیر برنامه مرکز گفتگوها می گوید: «برای من معضل تبعیض نژادی در مدارس این کشور، تکان دهنده است. دانش آموزان آلبانیایی و مقدونی به مدارس جداگانه می روند و با یکدیگر تماس ندارند. برای آینده و به عنوان یک برنامۀ دراز مدت، وزارت آموزش و دولت باید آنها را به یکدیگر نزدیک کنند. شکافی که بین کودکان این کشور وجود دارد باید از بین برود.»

به شهر “گوستیوار” در غرب کشور می رویم. در این شهر جامعۀ آلبانیایی، اکثریت اندکی دارد. در اوائل سال جاری، یک پلیس مقدونی، دو مرد آلبانیایی زبان را به ضرب گلوله کشت. نحوۀ وقوع این رویداد هنوز مشخص نیست و باعث تشدید تنش های قومی در سراسر کشور شد.

برای “اِلماز” و “دیم” که از دوران کودکی با یکدیگر دوست هستند، این شرایط دردناک و غیر طبیعی است. آنها یک شرکت حسابداری تاسیس کرده اند و به همۀ شرکت ها، چه مقدونیه ای و چه آلبانیایی خدمات ارائه می دهند.

اِلماز عدیلی می گوید: «معیار ما برای پیدا کردن شریک مبنی بر ملیت یا مذهب نبود. آنچه بسیار مهم است، شخصیت قوی و قابل اعتماد فرد است. ما به این ترتیب کارمان را آغاز کردیم.»

در شهر “گوستیوار” همچنین وزیر سابق آموزش، سلیمان روشیتی زندگی می کند.

او می گوید: «این بی ثباتی را دولت هدایت می کند، زیرا آنها می خواهند مسائل دیگری را مخفی نگه دارند. مسائل واقعا مهمی مانند فساد، فقدان سیاست برای یکپارچه سازی کشور و غیره. با ایجاد این بی ثباتی آنها می خواهند افکار عمومی را از مسائل واقعی منحرف کنند.»

مدیر برنامه تحقیقاتی در “موسسه مطالعات اجتماعی” با این نظریه موافق است و می گوید به جای مقابله با نرخ سرسام آور بیکاری، سیاستمداران به این درگیری های قومی، دامن می زنند.

آرتان سادیکو، پژوهشگر موسسه علوم اجتماعی اسکوپیه می گوید: «نخبگان سیاسی که بر این کشور حاکم اند، با بهره برداری از مسائل به شدت ملی گرایانه و با سخنان مردم پسند، تنها به فکر حفظ قدرت هستند.»

اسلوبودان شازول، وزیر سابق امور خارجه هم می گوید: «“این حرف ها بی اساس و کاملا اشتباه اند! این سخنان فقط در خدمت برخی اهداف سیاسی زده می شوند. آنها هیچگونه پیشنهاد سیاسی منطقی ندارند اما می خواهند با بسیج این آرا، دولت را سرنگون کنند.»

وزیر امور خارجه سابق و سفیر آینده “جمهوری مقدونیه یوگسلاوی سابق” در اسپانیا به ملی گرایان حاکم در قدرت وفادار است. او سرویس های مخفی صرب را متهم می کند و آنها را پشت این تنش های قومی می داند.

او در مورد خطر از هم پاشیدگی قومی می گوید: «هر دو جامعه، منظورم جوامع بزرگ این کشور است، یک کشور متحد می خواهند: آلبانیایی ها می دانند که از نظر سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی، این جدایی غیر ممکن است و مقدونیه ای ها می دانند که بدون آلبانی ها، آنها به جای بُرد بیشتر بازنده خواهند بود.»

ناصر سِلمانی، رئیس انجمن روزنامه نگاران مقدونی با او هم نظر است و می گوید: «من صادقانه بگویم: تمام وقایع اخیر توسط احزاب سیاسی که در قدرت هستند، سازماندهی شده اند. چرا آنها این کار را می کنند؟ من معتقدم که هنوز هم بسیاری خواهان انشعاب کشور هستند.»

رئیس انجمن روزنامه نگاران مقدونی، نگران نفوذ گروه های خلافکار و سازمان یافته در احزاب سیاسی کشور است. از او می پرسیم: آیا به نظر شما واقعا امکان یک جنگ داخلی وجود دارد؟ پاسخ او مثبت است .

این دیدگاه بدبینانه را اکثر کارشناسانی که ما در اسکوپیه، پایتخت جمهوری سابق یوگسلاوی مقدونیه، ملاقات کردیم، ندارند. با وجود این، سوء تفاهم ها و تعصبات قابل لمس هستند.

اختصاص بودجۀ عظیمی به طرح “اسکوپیه 2014“، انتقاد جامعۀ آلبانیایی تبار کشور را برانگیخته است. مجسمه های غول پیکری از قهرمانان باستانی مقدونی از جمله اسکندر مقدونی، در سراسر پایتخت ساخته شده اند و یک موزه جدید، گذشتۀ مقدونی کشور را تمجید می کند. این تلاش ها برای ساختن یک “هویت مقدونی” مورد پسند آلبانیایی ها نیست.

فرید سلیمانی، امام مسجد اسکوپیه می گوید: «شما مقایسه کنید: 95 درصد هزینه هایی که برای این مجسمه ها و ساختمان ها شده است، نشان دهندۀ فرهنگ مقدونی هستند و فقط 5 درصد، فرهنگ آلبانیایی را به نمایش می گذارند.»

ایوانکا استوجکوفسکا، شهروند اسکوپیه اما مخالف است و می گوید: «من مقدونی هستم، در اسکوپیه زندگی می کنم و فکر می کنم این طرح خوبی است. البته بدیهی است که فراهم کردن شرایط خوب زندگی برای همه در سراسر کشور هم خوب است.»

فلورینا اِمینی، شهروند دیگر اسکوپیه می گوید: «بهتر بود تمام این پول را برای سرمایه گذاری در مسائل دیگر صرف می کردند. به جای اینکه ساختمان ها و بناهای تاریخی بسازند و بگویند مردم باید هویت خود را دریابند، بهتر بود مدرسه و بیمارستان می ساختند.»

به منطقۀ کوهستانی شمال غربی کشور، به “برودِک” برمی گردیم. اکثر مردمی که ما با آنها صحبت کردیم عقیده دارند، که صدها میلیون پولی که در اسکوپیه خرج می شود بهتر بود برای طرح های زیربنایی و ایجاد شغل به کار گرفته می شد.

حلیم باهتجاری، از روستای برودِک می گوید: «به جای هزینه ای که صرف ساخت فقط یکی از مجسمه های بزرگ اسکوپیه کرده اند، می توانستند یک بولدوزر به اینجا بفرستند و یک جادۀ کوچک درست کنند. خیلی بهتر می شد. به جای آن ما بازهم باید از اسب استفاده کنیم و چوب را از جنگل به پشت اسب ببندیم و اینجا بیاوریم.»

نظر بسیاری از کارشناسان این است که اگر شمال کوزوو دوباره خواهان ادغام با صربستان باشد، آلبانیایی های تجزیه طلب، با قدرت بیشتری خواهان انشعاب “جمهوری مقدونیه یوگسلاوی سابق” خواهند بود. و عضویت در اتحادیه اروپا کاملا از دست خواهد رفت.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

کارگران نامرئی در مزارع اروپا؛ حقوق کم، استثمار و در معرض خطر سلامت

زغال‌سنگ، طلای سیاه یا بلای جان لهستان؟

مسیر بالکان غربی، دروازه جدید مرگ برای پناهجوها