نکات افتراق و اشتراک بریتانیا و اتحادیه اروپا

نکات افتراق و اشتراک بریتانیا و اتحادیه اروپا
Copyright 
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

در این برنامه “سخن من” به روابط بریتانیا و اتحادیه اروپا می پردازیم. دانیل هنان عضو گروه محافظه کاران و اصلاح طلبان پارلمان اروپا در این برنامه شرکت کرده است.

آیا بالاخره بریتانیا باید در اتحادیه اروپا بماند یا بهتر است از آن خارج شود؟ در این برنامه “سخن من” به این موضوع پرداخته ایم.

دولت بریتانیا قصد دارد طی چهار سال آینده در مورد اینکه آیا بریتانیا باید در اتحادیه اروپا باقی بماند یا نه، همه پرسی برگزار کند. نظر سنجی های اخیر نشان می دهد. اکثریت شکننده ای از رای دهندگان موافق خروج از اتحادیه اروپا هستند. در این خصوص با دانیل هنان یکی از اعضای گروه “اصلاح طلبان و محافظه کاران” پارلمان اروپا به گفتگو نشسته ایم.

کریس برنز: آقای هنان، فردی از بلژیک می پرسد که اگر شما نسبت به اتحادیه اروپا شک و تردید دارید ، پس چرا نماینده پارلمان اروپا هستید؟ به عبارت دیگر چرا می خواهید نمکدانی را که از آن نمک می خورید بشکنید؟

دانیل هنان: “بله، این سوالی است که اغلب از من می پرسند و اکثر اوقات هم به این مودبی نیست. بیشتر به این صورت است که “وقتی به این چیزها حتی باور نداری، پس اینجا چه کار می کنی؟” برای این سوال دو پاسخ وجود دارد: اول از همه فرض بر این است که این یک مجلس نمایندگی است. تعجب می کنم که چگونه بسیاری از طرفداران مدیریت اروپا به شکل فدرالی که معتقدند این باید پارلمانی برای کل قاره اروپا باشد در زمان بروز مشکل آنرا به گردن نماینده می اندازند. ادعان نمی کنم که نظراتم با نظرات همه در حوزه های انتخاباتی ام در جنوب شرق انگلستان یکی است. حتی ممکن است بسیاری از مردم نظرات دیگری داشته باشند که البته بعد از انتخابات این موضوع را خواهیم فهمید. اما دیدگاههایم قطعا از جانب برخی از افراد حمایت می شوند. بنابراین این استدلال کمی عجیب و چه بسا نگران کننده است که شما فقط اگر طرز فکر خاصی داشته باشید اجازه خواهید داشت تا در یک شیوه دمکراتیک قانونگذاری مشارکت کنید.”

کریس برنز: آقای هنان، خانمی از اسپانیا سوالی را مطرح کرده است. به نظر می آید فکر می کند پیشنهادات زیادی از جانب بریتانیایی ها می شنود که همه آنها را می دانند. او می پرسد که چرا بریتانیا می خواهد به بقیه کشورهای اروپایی درس اقتصاد و اخلاق بدهد؟

دانیل هنان: “بخشی از مشکل در کل پروژه اروپایی این است که کشورهای مختلف با دیدگاهای متفاوت در مورد چگونگی همکاری جامعه و اقتصاد به توافقی رسیده اند که هیچ کس را راضی نمی کند. به همین دلیل است که من از موقعیتی که بریتانیا در آن هست خوشحال تر و راضی ترم. آنها تحت قوانین خاص خودشان بوده اند و تلاشی هم برای نصیحت کردن کشورهای همسایه و یا دادن درس مملکت داری به آنها نکرده اند.”

کریس برنز: در مورد به تفاهم رسیدن بر روی این نکته که بهتراست جزیی از یک کل بزرگتر و قوی تر بود چه نظری دارید؟

دانیل هنان:” آن طوری که من فهمیدم این نکته ای بود که در سوالتان می خواستید با آن مخالفت کنید، چیزی که شما گفتید در واقع چیزی است که به آن موعظه می گویند. من خیلی بیشتر خوشحال خواهم بود اگر هر کشوری در مورد موضوعات داخلی اش، خودش تصمیم بگیرد. این هم دمکراتیک تر است و هم نتایج بهتری را برای همه کشورها در بر دارد. اگر آنها همکاریهای خود را محدود به مسایل فرامرزی کنند و سیاستهای داخلی خود را داشته باشند بهتر است، اما من قصد نصیحت کردن ندارم و وانگهی به من مربوط نمی شود به بلژیک و اسپانیا و آلمان بگویم چه کاری انجام دهند و چه کاری انجام ندهند. اگر دوست دارند حاکمیت خود را به اشتراک بگذارند خوب بگذارند، موفق باشند، آنها می توانند روی حسن نیت، بازارهای آزاد و اتحاد نظامی ما حساب باز کنند اما دیگر بیش از این حاضر نیستیم بر روی دمکراسی و یا چشم پوشی کردن از استقلالمان مصالحه کنیم. مایلیم یک همسایه خوب باشیم تا یک همقطار بد.”

کریس برنز: آقایی از اسپانیا می پرسد میزان نفوذ بریتانیا بر اتحادیه اروپا تا چه حد می تواند باشد؟ حالا چه داخل آن باشد چه خارج آن.

دانیل هنان : “می دانید این ایده که شما باید بخشی از یک اتحاد بزرگ باشید تا خوشبخت و موفق باشید، اگر حقیقت داشته باشد، چین باید مرفه تر از هنگ کنگ باشد و اندونزی مرفه تر از سنگاپور. راهی که شما را در دنیا موفق می کند مالیات و رژیمهای حقوقی نظارتی است نه بخشی از بلوک و اتحاد بزرگ بودن. برای روشن تر شدن موضوع اینکه، هیچکس در بریتانیا نگفته که ما نباید با دوستان و متحدانمان در قاره اروپا خرید و فروش و تجارت کنیم. من چنین استدلالی را از هیچکس نشنیدم. در واقع در هر دو طرف، کسانی بیشترعلاقمند به خروج ما از پارلمان اروپا، محل کار من، هستند. حتی آنها موافق مشارکت ما به مانند مدل مشارکت سوئیس هستند.”

کریس برنز: اما اگر بریتانیا اتحادیه اروپا را ترک کند درهای اتحادیه به روی کارگران بریتانیایی باز خواهد ماند؟ خانمی از فرانسه پرسیدند :“می خواستم بدانم تکلیف هزاران بریتانیایی که در اروپا کار و زندگی می کنند در صورت خارج شدن بریتانیا از اتحادیه اروپا چه خواهد شد؟“چقدر نگران این هستید که درها به روی بریتانیایی هایی که در قسمت قاره ای اروپا مشغول کار هستند بسته شوند؟

دانیل هانان:« من خوب یادم هست که حتی قبل از اینکه بازار مشترکی وجود داشته باشد هم خیلی از بریتانیایی ها در قسمت قاره ای اروپا کار می کردند. قبل از اینکه اسپانیا در سال 1986 عضو اتحادیه اروپا شود چندصد هزار بریتانیایی در این کشور زندگی و فعالیت می کردند. و برای این کار لزومی ندارد که حتما عضو اتحادیه اروپا باشید و قراردادهای دوجانبه کفایت می کند. استنباط خیلی غلطی که در این مورد وجود دارد این است که آنهایی که ضد اتحادیه اروپا هستند را ضد هر گونه همکاری در سطح بین المللی هم در نظر بگیریم. ما اینگونه نیستیم و برعکس خواهان برقراری ارتباط هر چه نزدیکتر با کشورهای مختلف هستیم اما باید قراردادهای همکاری از طریق سازمانهای بین دولتی و بر اساس اصول دمکراتیک با کشورهای دوست باشد.»

کریس برنز: سئوالی از یک خانم بلژیکی بدست ما رسیده که می خواهد نظر شما را در مورد اتحادیه اروپا بداند؟ می خواهد بداند چرا شما گفتید که اروپا نه دمکراتیک است و نه مترقی، بلکه نخبه محور است؟ آیا شما چنین تفکری دارید؟ اروپا دمکراتیک نیست؟

دانیل هانان:« یک لطیفه قدیمی در بروکسل هست که می گوید اگر اتحادیه اروپا یک کشور بود تقاضا می کرد به خودش بپیوندد و چون به اندازه کافی دمکراتیک نیست با درخواستش موافقت نمی شد. واقعا شرایط فوق العاده ای حاکم شده است و به صرف اینکه در پرتو زمان به آن خو گرفته ایم و عادت کرده ایم، دیگر قابل پذیرش نیست که قدرت قانونگذاری و اجرایی به دست بیست و هفت کمیسری گذاشته شود که از انتقادات افکار عمومی مصون هستند.»

کریس برنز: اما این در حال تحول است و تنها بُعد اجرایی ماجراست و ما بُعد قانونگذاری را هم داریم که قدرت خود را از معاهده لیسبون و نظایر آن می گیرد.

دانیل هانان: «اینجا شما وارد یک مسئله اساسی می شوید، اینکه برداشت شما از دمکراسی چیست. برای اینکه دمکراسی تنها یک حق دوره ای نیست که هر پنج سال یکبار روی برگه انتخاباتی تیک بزنید بلکه دمکراسی به رابطه بین دولت و مردم هم مربوط می شود، یک ارتباط مشترک بین افرادی که قانون می گذارند و افرادی که انتظار می رود به آن قوانین احترام بگذارند. این موضوع می تواند در هر دولت-ملتی اتفاق بیفتد…در پرتغال، در سوئد، ژاپن یا کانادا. افراد خیلی محدودی هستند که از اروپایی بودن همان حسی را دارند که از ژاپنی بودن یا کانادایی بودن می توانند داشته باشند. مشکل اینجاست که اگر سعی کنید تا نهادهای دولت را بدون اتکای پایدار به نهادهای ملت به وجود آورید در نهایت دولتی خواهید داشت که از مردمی تشکیل شده که حس مشروعیت را به آن منتقل نمی کنند. چیزی که شاهدش هستیم، نمایشی که نمایندگان پارلمان اروپا در نحوه رای دادن به بودجه و مخفی بودن آن، راه انداخته اند برای اینکه شهامت علنی کردن اقدامات خود را ندارند. این موضوع است که مرا نگران می کند…این دمکراسی نیست. دمکراسی نیازمند ملت است. واحدی که وقتی خود را «ما» خطاب می کنیم هویتمان را مشخص کند. اگر کلمه «دِمو»(ملت) را از دمکراسی بگیرید فقط «کراسی»(سالاری) می ماند. قدرتی که نظام وقتی نمی تواند آنرا به نام میهن پرستی بطلبد آنرا از طریق قانون و به زور تحمیل می کند.»

کریس برنز: سوال بعدی در مورد مهاجرت است که سدریک از بلژیک مطرح کرده ونظر شما را در مورد سیاستهای مهاجرتی بریتانیا به ویژه در مقابل کشورهای شرقی پرسیده است. چه فکر می کنید؟

دانیل هانان:« من یکی از حامیان مجاز بودن مهاجرت در درون اتحادیه اروپا بودم. من قائل به آزادی تحرک و جابجایی نیروهای کار هستم. به نظر من در این راستا نگرانی هایی از ضایع شدن منافع در بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا وجود دارد و این موضوع تنها محدود به بریتانیا نیست. اما به نظرم نکات مبهم را می توان شفاف کرد. اینکه در چه مواردی حق و حقوق به وجود می آید، اینکه باید به یک سیستم ابتدا چقدر و چه مدت زمان مالیات پرداخت کرده باشید تا مستحق برخورداری از مزایای آن شوید. قصد ندارم اصول مربوط به آزادی جابجایی را به چالش بگیرم برای اینکه چیز خوبی است ولی در عین حال نمی توانم بپذیرم به خاطر انتقاد از این موضوعات ، ضداروپایی خطاب شوم. اتفاقا خیلی هم خودم را اروپایی می دانم. هم فرانسوی بلدم هم اسپانیایی و تقریبا همه جای اروپا هم زندگی و کار کرده ام. چیزی که من می خواهم چیزی است که فکر می کنم… اینکه اروپا سهم بیشتر و بزرگتری در شاد کردن بشریت ایفا می کرد چیزی که نتیجه تحول در حکومت پارلمانی و آزادی ناشی از حاکمیت قانون باشد مشکل من با اتحادیه اروپا این است که به چنین مسائلی پشت کرده است.”

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

اهمیت «ذره خدا» در چیست؟

زندگی در فضا در گفتگو با جوان ترین فضانورد ایستگاه فضایی بین المللی

جنبش زنان با سینه های برهنه از چه دفاع می کند؟