داستان خواننده شدن یک ستاره سوپرانو

با همکاری
داستان خواننده شدن یک ستاره سوپرانو
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

رنه فلمینگ که از او با عنوان «الهه مغرور» هم یاد می شود، بار دیگرتحسین منتقدان موسیقی را برانگیخت، این بار در کنسرت سال نوی میلادی در «اشتانس کاپل درسدن» آلمان.

نمایشی جسورانه، ترکیبی از موزیکال «بانوی زیبای من» و ویژگی های منحصر بفرد اپرای آلمان، با صدای دلنشین این خواننده مشهور سوپرانو و آهنگهایی از جورج گِرشوین و کورت وِیل دو آهنگساز برجسته قرن بیستم.

علاقه این خواننده سوپرانوی آمریکایی به موسیقی آلمان قدمتی طولانی دارد. ماجرا حدود سی سال پیش و زمانی آغاز شد که با بورس تحصیلی «فول برایت» برای آموختن موسیقی آلمانی، راهی این کشور شد.

خود او درباره آن روزها می گوید: «یک تجربه آموزشی باورنکردنی بود. می توانستم خودم را غرق درموسیقی کنم، واقعا جذب آن شده بودم. به کمک این تجربه توانستم ده سال اول را موتزارت بخوانم. جایگاه او در مقام معلم آواز، بی نظیراست و بعد هم وارد دنیای موسیقی ریچارد اشتراوس شوم.»

رنه فلمینگ در ادامه می گوید: «تنهایی برایم چالش بزرگی بود. و من عموما زن ماجراجویی نبودم. وقتی به آلمان آمدم، یک دختر جوان بودم و داخل هواپیما دائم گریه می کردم. غریبه ای گفت “عزیزم،آیا بهتر نیست به کشورت برگردی؟” ولی من هرگز تسلیم نشدم. شش ماهی طول کشید تا آنقدر آلمانی یاد بگیرم که دیگر احساس تنهایی نکنم. ولی فورا عاشق موسیقی آلمانی شدم.»

او در مورد آلمان و آلمانی ها می گوید: «احساس می کنم آلمان خانه من است. وقتی به اینجا می آیم احساس راحتی می کنم. البته زبان من عالی عالی نیست ولی همینکه می توانم راحت همه جا بروم و با مردم ارتباط برقرار کنم اهمیت زیادی دارد. در ضمن موسیقی کار و حرفه من است، بویژه موسیقی ریچارد اشتراوس که در واقع بخشی از فرهنگ اینجاست. هنوز هم وقتی یاد اولین اجرایم در این سالن می افتم، خیلی احساساتی می شوم.

رنه فلمینگ می گوید: «از نظر فرهنگی مردم آلمان خیلی صریح و صادقانه برخورد می کنند، برعکس فرهنگی که من با آن بزرگ شدم. بنابراین اگر من آهنگی را بد می خوانم دوستان و همکارانم خیلی راحت می گویند که “اجرای بدی بود” اما در نیویورک حتی زمانی که دانشجو بودم همیشه، حتی وقتی خوب نبود، می گفتند “اوه. واقعا معرکه بود”. من قدر این موهبت را می دانم برای اینکه همیشه می دانی کجای کار هستی.»

خانم فلمینگ نه تنها یک «ستاره اپرا» بلکه هنرمند خوش اقبالی است که در مسیر بالا رفتن از پله های ترقی و شهرت، دوستان و همکاران زیادی پیدا کرده است.

او در این باره می گوید: «لئونتین پرایس یک بار از من خواست تا به خانه اش بروم. بعد رو به من کرد و گفت «می بینم که مشکل داری… تو الآن به کمک نیازمندی. خیلی استرس داری. عصبی هستی و من فقط می خواهم به تو کمک کنم بفهمی که می توانی تنها روی یک چیز تمرکز کنی و آن چیز، صدای تو و خواندن توست.» حرفهای او تاثیر زیادی داشت. من فقط نشسته بودم و نصایح او را یادداشت می کردم. ارتباط ما ادامه پیدا کرد و هر چند سال یک بار به او می گفتم «خانم پرایس آیا ممکن است یک جلسه دیگر مشاوره داشته باشم؟“»

می توانید در ادامه به قطعات زیر گوش کنید:

- رابرت اشتولز
Du sollst der Kaiser meiner Seele sein از اپرای:
(Der Favorit (1916
و
Zwei Herzen im Dreivierteltakt
از اپرایی با همان نام (1933)

- جورج گرشوین
The Lorelei
از موزیکال «انگلیسی مرا ببخش» (1933)

- فردریش لوئو، «می توانم همه شب را برقصم» از موزیکال «بانوی زیبای من» (1956).

- کورت ویل
Foolish Heart
از موزیکال
One Touch of Venus (1943

- ایورینگ برلین
Anything You Can Do
از موزیکال
Annie Get Your Gun (1946

برای مشاهده گفتگوی کامل با رنه فلمینگ (به زبان انگلیسی) روی لینک زیر کلیک کنید:
Opera off stage: a diva reveals her ‘extracurricular activities’

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

رقابت فینالیست‌های جایزهٔ هربرت فون‌کارایان برای رهبر ارکستر جوان

جایزهٔ هربرت فون‌کارایان برای رهبر ارکسترجوان؛ مرحلهٔ نیمه‌نهایی

قهرمان؛ اثری پیشگامانه با هدف شکستن پیش‌فرض‌ها دربارهٔ اُپرا