«پسرم عضو اتا بود»، استاندارسابق بعد از بیست سال از پسرش می گوید

«پسرم عضو اتا بود»، استاندارسابق بعد از بیست سال از پسرش می گوید
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
آگهی

ادغام دوباره زندانیان آزاد شده سازمان جدایی طلب باسک، اتا، یکی از چالش های اصلی دولت اسپانیا طی ماههای اخیر بوده است. درحالیکه مادرید امید زیادی به خلع سلاح کامل این گروه دارد، آزاد شدگان این گروه سکوت اختیار کرده و از گفتگو با رسانه ها طفره می روند. اولویت آنها سازگار شدن با تغییرات دنیایی است که ده دوازده سالی از تماس مستقیم با آن محروم بوده اند.

در بیلبائو، یکی از فعالان سابق این سازمان موسسه ای را برای کمک به زندانیان سابق دایر کرده تا راحتتر به دامان جامعه باسک برگردند. فعالیت او حوزه های گوناگونی از شغل یابی و حل مشکلات اداری گرفته تا کمک مالی را در بر می گیرد. یکی از چالش های اصلی یافتن شغلی تازه برای این «زندانیان سابق» است.

فرناندو اچگرا از اعضای سزمان «آررا را الکارتئا» از اهداف آن می گوید: «تلاش می کنیم با آموزش موجبات بازگشت این افراد را به جامعه فراهم کنیم. آموزش هایی که در دوران زندان از آنها محروم بودند. از طرف دیگر سعی داریم متناسب با میزان تحصیل فعلی آنها، شغل هایی برای آنها بیابیم که به تخصص کمتری نیاز دارند.»

آنها در بازگشت با قربانیان فعالیت های سابق خود روبرو می شوند. پدر روبن، سیاستمداری بود که اعضای اتا او را کشتند.

روبن در پاسخ به پرسش یورونیوز مبنی بر احتمال گذشت او، می گوید: «نه آنها را بخشیده ام، نه قصد چنین کاری دارم. هیچوقت هم این کار را نخواهم کرد.»

یورونیوز: حتی آن دسته از تروریستهایی که اظهار ندامت و پشیمانی کرده اند؟

روبن: «چیزی برای بخشیدن و گذشت وجود ندارد.»

بنظر می رسد قربانیان و تروریست ها در باسک، در دو محیط جداگانه و غریبه از هم، زندگی می کنند.

فرناندو اچگرا در این مورد بیشتر توضیح می دهد: «جمعیت باسک در کل دو میلیون نفر است که خوب، کوچک است. ولی اینقدر بزرگ هست که مردم بدون نیاز به داشتن رابطه با یکدیگر، بتوانند امورات خودشان را بگذرانند.»

روبن: «چیزی که غیرممکن است همزیستی میان مردم عادی و مجرمان است. اگر قاتلانی که حالا دست از آدم کشی برداشته اند مستحق توجهند، افرادی که هیچوقت آدم نکشته اند، استحقاق خیلی بیشتری دارند.»

در منطقه باسک حتی دبیرخانه ای با عنوان «صلح و همزیستی» تاسیس شده اما همانطور که در این گزارش هم دیدیم هنوز راه درازی در پیش است تا اعضای اتا و قربانیان بتوانند، یک زندگی آرام را در کنار یکدیگر تجربه کنند.

گفتگو با یکی از مسئولان سابق دولت اسپانیا

خوزه رامون گُنی تیراپو، در مقام استاندار«گیپوس کوآ» طی سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰، بارها با جدایی طلبان باسک درگیر شد. چندین بار به جان او سوء قصد کردند. اگر بعدها نمی فهمید که پسرش با جدایی طلبان همکاری می کرده، داستان زندگی اش مانند خیلی های دیگر در باسک، داستانی معمولی می شد. او روزشمار آنروزها را کتاب کرده و اسم آنرا گذاشته: «پسرم عضو اتا بود».

یورونیوز: وقتی فهمیدید پسرتان عضو اتا، یعنی سازمانی شده که چند بار قصد جان شما را کرده بود، چه حسی بهتان دست داد؟

خوزه رامون گُنی تیراپو: «در وهله اول، حس کمک یک پدر به پسری را پیدا کردم که در مخمصه بدی گیر افتاده است. همزمان، به این فکر می کنید که خوب کار این سازمان، کشتن افراد است… حتی اگر پسرم هنوز دست به چنین کاری نزده باشد… ولی سازمانش که تاکنون چند بار قصد جان مرا کرده بود… این مسئله آشوب عجیبی در من بوجود آورد… در لحظات اول نمی دانستم چگونه باید به این مسئله واکنش نشان بدهم… بنظر می رسید که توی این دنیا نیستم… نمی توانستم آنرا درک کنم… واقعا قابل درک نیست چگونه پسری که خودتان بزرگش کرده اید و با او زندگی کرده اید… عاشقش بوده اید و هنوز هم به او احساس دارید، نسبت به شما دنیایی اینچنین متفاوت و بی رحم پیدا کرده باشد.»

یورونیوز: پسر شما از دست عدالت فرار کرد. در کتابتان اشاره کرده اید که او در فرانسه زندگی می کند و از بیست سال پیش هم او را ندیده اید. چرا؟ این کارعملی نبود؟

خوزه رامون گُنی تیراپو: «او در دنیایی زندگی می کند که من نمی توانم به آن وارد شوم. او خود را گرفتارعالمی کرده که درهای آن بسته است… امکان برقراری ارتباط بین ما نیست… اگر من می خواستم او را ببینم، دنیایی که به آن تعلق دارد او را نمی بخشید. آنها یک گروه «مافیایی» اند. ولی من زمانی که استاندار بودم، درست در قطب مخالف آنها قرار داشتم… من دشمن مافیا بودم. دشمن هر چیزی که شما می خواهیم اسم آنرا بگذارید…. بنابراین پسرم مشکل پیدا می کرد… حتی به این موضوع فکر هم کردم… اما بین ما فاصله خیلی زیاد بود. او به دنیایی تعلق پیدا کرده بود که اجازه نداشت از آن خارج شود… یک قانون نانوشته و تلویحی وجود داشت و فضای ترس بین آنها حاکم بود. فراموش نکنیم که همین اتا، برخی از اعضای خودش را هم کشته… اعضای مهمش را… برای اینکه فکر می کرد آنها خیانت کرده اند.»

یورونیوز: اما آیا با پسرتان صحبت می کنید؟

آگهی

خوزه رامون گُنی تیراپو: «نه، نه. با او حرف نمی زنم. بیش از بیست سال است که هیچگونه ارتباطی بین ما وجود ندارد.»

یورونیوز: فکر می کنید بزودی موفق به دیدن او بشوید؟

خوزه رامون گُنی تیراپو: «فکر می کنم بزودی او را ببینم. قطعا لحظه خیلی سختی خواهد بود ولی او را بزودی خواهم دید.»

یورونیوز: شاید این برای اولین بار طی بیست سال اخیر باشد که پسرتان شما را (از تلویزیون) می بیند، دوست دارید به او چه بگویید؟

خوزه رامون گُنی تیراپو: «بگویم که تمام شده… اتا به آخر خط رسیده… خود سازمان این را می گوید… به آخر خط رسیده… دیگر معنایی ندارد. اگر او یک نظر سیاسی دارد بیاید و آنرا علنی کند… اما از راهی متفاوت.. نه با تهدید مردم … نمی دانم… ولی… برایم خیلی سخت است که بخواهم رودررو با پسرم حرف بزنم.»

آگهی

گزارش و گفتگو از فیلیپا سوارش، خبرنگار یورونیوز

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

یکی از اعضای سابق اتا از لحظات شکنجه خود می گوید

روبیالس در پرونده بوسه اجباری با خطر محکومیت به دو سال و نیم زندان روبرو است

همه چیز درباره ویزای دورکاری در اسپانیا؛ چرا طرح دولت مادرید چندان با استقبال مواجه نشد؟