روز نوزدهم دی ماه و ساعاتی قبل از درگذشت ناگهانی اکبر هاشمی رفسنجانی، آیتالله خامنهای، رهبر ایران سخنانی ایراد کرد که جمله مهمی از آن سخنان، باتوجه به فوت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کمتر مورد توجه رسانهها قرار گرفت. آقای خامنهای در سخنرانی روز ۱۹ دی ماه خود گفت: «اگر به جای شیطان اکبر واقعی، یک برادر ناباب یا ناراهی که حالا برادر ما است، ولو ناباب و ناراه است شیطان اکبر ما شد، ضربه خواهیم خورد. پس این هم دشمن ما است.»
انتخابات جنجالی ۸۸ و متعاقب آن جدایی «گام به گام» هاشمی رفسنجانی از رهبر ایران منجر به فشارهای زیادی بر رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام شد، تا جایی که فرزندان او به زندان افتادند و شخصیتهای اصولگرا نیز گاه و بیگاه به وی حمله کردند. همچنین اصولگرایان تندرو پس از انتخابات ۸۸ بارها از «فتنه اکبر» سخن گفتند که منظورشان سیاستهای اکبر هاشمی رفسنجانی بود. حمید رسایی نماینده پیشین مجلس و مدیر مسئول هفته نامه «۹ دی» یکی از کسانی بود که بهطور مستقیم هاشمی رفسنجانی را مخاطب قرار داد و صراحتا گفت: «فتنههای قبلی تمام شده اما فتنههای جدید در راه است که مهمترین آن فتنه اکبر است و نباید بگذاریم این فتنهها به ما آسیب برساند.»
آیتالله خامنهای هیچگاه بهطور علنی مانع حملات به هاشمی رفسنجانی نشد و نماینده رسمی او در موسسه کیهان نیز در مواقعی هاشمی را «راس اصلی فتنه» و به کرات نیز یکی از «خواص بیبصیرت» معرفی میکرد و اینک ساعاتی قبل از مرگ هاشمی، این شخص رهبر ایران است که این بار از واژههایی استفاده میکند که خود به خوبی میداند با توجه به فضای سیاسی ایران چه تبعاتی خواهد داشت و تنها این مرگ هاشمی است که مانع از تبعات سهمگین گفتههای رهبری میشود. آقای خامنهای دو موضوع «شیطان اکبر» و «برادر ناباب» را مطرح میکند که در همان زمان کم ایراد این سخنان تا فوت هاشمی، بلافاصله در شبکههای اجتماعی تعبیر و تاویل به دو فرد مشخص میشوند. اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان «شیطان اکبر» و محمود احمدینژاد به عنوان «برادر ناباب».
پایان «شیطان اکبر»، آغاز «برادر ناباب»
بیگمان مرگ ناگهانی هاشمی رفسنجانی از دامنه حملات به وی کاست. فرزند او با یک مرخصی که تاریخ پایان آن مشخص نشده از زندان آزاد شد و اصولگرایان تندرو نیز در چرخشی آشکار از رفسنجانی بهعنوان «رفیق دیرین رهبری» یاد کردند و او را ستودند. آیتالله خامنهای هم هرچند بهصورتی بسیار تلویحی و آن هم در نماز میت، میان «رفیق دیرینش» و دیگران فرق گذاشت، اما در پیامی که برای او صادر کرد از اختلاف نظرهایش با هاشمی با عنوان «اجتهادهای متفاوت» دو مجتهد یاد کرد.
اما با پایان (هرچند موقت هاشمی) و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، بر فعالیتهای رقیب او یعنی محمود احمدینژاد افزوده شده است. احمدینژاد که روزگاری خود را رقیب تمام قد هاشمی مطرح میکرد، پس از پایان ریاست جمهوریاش اندک اندک از رویارویی با هاشمی فاصله گرفت و سعی کرد با دو روش برجسته کردن موضوعات ناسیونالیستی و تقابل با جریان اصلی قدرت، خود را بازتعریف کند.
رهبر ایران نیز اگرچه پس از پایان ریاست جمهوری احمدینژاد، او را به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد، اما با نهی وی از ورود به انتخابات ۹۶، مانع از ورود نزدیکترین فرد به خود به حلقه اصلی قدرت شد.
همچنین اگر این فرضیه را بپذیریم که منظور خامنهای از «برادر ناباب» خواندن «یک فرد» شخص احمدینژاد بوده باشد، آنگاه شاید بتوان گفت که رهبر جمهوری اسلامی خواسته است بدین طریق دیگران را به مدارا با این «برادر ناباب» هم فراخواند. «برادر نابابی» که ظاهرا قصد ترک قدرت را ندارد. او همچنان به سفرهای استانی خود ادامه میدهد و در سومین روز از «دهه فجر» هم به تخت جمشید و مقبره کوروش میرود.
پرسش اصلی اما این است که آیا احمدینژاد تن به بازنشستگی سیاسی خواهد داد و آیا میپذیرد که به شرط برخورداری از جایگاهی امن و بهدور از مواخذههای تند سیاسی همواره در حاشیه قدرت قرار گیرد؟
بازدید احمدینژاد از تخت جمشید در «دهه فجر»: رونمایی از جریان «ملی ـ انقلابی»
احمدینژاد و انتخاب مسجد ابوذر برای سخنرانی
مسجد ابوذر در یکی از محلههای جنوبی تهران واقع شده و شهرت آن از این روست که در ششم تیر ماه سال ۱۳۶۰ آیتالله خامنهای، رهبر ایران هنگام سخنرانی در این مسجد مورد سوء قصد قرار گرفت و مجروح شد.
روز ۲۱ بهمن ماه و در ادامه تازهترین فعالیتهای احمدینژاد وی در مسجد ابوذر سخنرانی کرد و گفت: «عدهای برای فراموشی آرمانها و وظایف انقلابی مسابقه گذاشتهاند.» وی همچنین گفت که «افراد و جریانات ناسازگار با ملت، خواهند رفت… و دامان ملت از وجود آلودگیهای تحمیلی تطهیر خواهد شد.»
آیا انتخاب این مسجد برای سخنرانی توسط احمدینژاد حاوی پیامی بوده است؟ و چرا هرچه به انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ نزدیک میشویم بر فعالیتهای رئیس جمهور سابق ایران افزوده میشود؟ احمدینژاد هفته گذشته و در پاسخ به یکی از هوادارانش که به وی گفت اردیبهشت ماه (زمان انتخابات ریاست جمهوری) منتظر شما هستیم فقط گفت «همین جمعه منتظر امام زمان باشید.» او و همفکرانش در رسانههای خود هیچگاه به طور قطعی حضور در انتخابات ریاست جمهوری را علیرغم نهی سریع عالیترین مقام ایران منتفی نمیدانند.
مهرداد خوانساری، عضو مرکز مطالعات ایران و عرب در لندن و تحلیلگر مسائل سیاسی به یورونیوز میگوید که اینگونه فعالیتهای آقای احمدینژاد یادآور همان اقداماتی است که وی در دو سال آخر ریاست جمهوری خود انجام میداد ولی «بعید است راه به جایی ببرد.»
به گفته خوانساری، رئیس جمهور سابق با توجه به نهی صریح رهبری «بعید است در فکر ریاست جمهوری و یا وارد شدن به قدرت باشد ولی در عین حال نباید فراموش کرد که در دنیایی زندگی میکنیم که بعد از انتخاب آقای ترامپ، هیچ چیزی بعید نیست.»
این تحلیلگر سیاسی اقدامات احمدینژاد را «اقدامات پوپولیستی» میداند که با توجه «به شرایط ناگوار اقتصادی در ایران» وی میخواهد از آن «به نفع خود و برای زدن دولت روحانی» استفاده کند.
رسول نفیسی، استاد دانشگاه در آمریکا و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتگو با یورونیوز، انتخاب مسجد ابوذر برای سخنرانی توسط احمدینژاد را یک پیام برای رهبر ایران میداند. به گفته این تحلیلگر سیاسی احمدینژاد با انتخاب آگاهانه مسجد ابوذر خواسته است «پیام ارادت» خود را به خامنهای برساند «ولی بسیار بعید است که رهبر جمهوری اسلامی اجازه حضور مجدد احمدینژاد در قدرت را بدهد.»
رسول نفیسی میگوید: «احمدینژاد مکررا از دستورات آقای خامنهای سرپیچی کرده است و با آقای مشایی سعی کرده یک خط مشی ملی را در مقابل خط مذهبی شیعی خامنهای ارائه دهد، موضوعی که در آن توفیق چندانی هم نداشته است و دو سال آخر ریاست جمهوریاش کاملا آچمز بود.»
این تحلیلگر سیاسی میافزاید: «در این دور جدید هم ایشان آشکارا دوست دارد وارد حوزه قدرت شود و تصور من این است که اگر برای انتخابات ریاست جمهوری هم ثبت نام کند قطعا رد صلاحیت خواهد شد. اما او تلاش خود را میکند. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم به هر حال احمدینژاد در میان قشر محروم و قشر اعانهبگیران از دولت طرفدارانی دارد. با این همه هرگز تصور نمیکنم بیت رهبری اجازه حضور او در قدرت را بدهد.»
مرتضی کاظمیان، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی نیز در این رابطه به یورونیوز میگوید که مجموعه فعالیتهای احمدینژاد هرگز منجر به نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری نخواهد شد چرا که با توجه به شکافی که بین رهبری و جریان نظامی امنیتی کشور با احمدینژاد بوجود آمده این امکان فراهم نیست.
آقای کاظمیان هدف اقدامات احمدینژاد را «با توجه به خلاء هاشمی رفسنجانی، پروژه باندی از قدرت» برای مطرح کردن خود میداند و میگوید حتی اگر احمدینژاد برای ورود به حوزه قدرت و مشخصا انتخابات ریاست جمهوری سماجت هم به خرج بدهد با نهی صریح و رد صلاحیت روبرو خواهد شد.
به گفته این تحلیلگر سیاسی تلاش «باند احمدینژاد» تنها برای زنده نگه داشتن جریان خود است. وی میگوید: «این باند در پروژه کوتاه مدت خود شاید به حضور در انتخابات شوراها بیندیشد که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت ۹۶ برگزار میشود و در پروژه میان مدت هم به کرسیهای مجلس فکر میکنند. حتی نشستن او بر کرسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بسیار بعید است.»
محمود احمدینژاد در حال حاضر فقط عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. با درگذشت اکبر هاشمی رفسنجانی، رسانههای حامی ريس جمهور سابق ایران با تبلیغاتی فراوان درصدد القاء این موضوع برآمدند که آیتالله خامنهای قصد دارد احمدینژاد را بجای رقیبش بر کرسی ریاست مجمع بنشاند. موضوعی که با انتخاب موقت محمد علی موحدی کرمانی و همچنین فاش شدن برخی شایعات مبنی بر اینکه این مساله از قبل تنظیم شده بود پایان یافت.
در هر حال کمتر از سه ماه دیگر مشخص خواهد شد که آیا حاکمیت اجازه ورود احمدینژاد به عرصه قدرت (حتی برای انتخابات شوراها) را خواهد داد؟ بیست و چهارم اسفند ماه ابتدا تکلیف احمدینژاد برای مجمع تشخیص مصلحت نظام مشخص خواهد شد، چراکه در این تاریخ، رهبر ایران باید مطابق قاعده، اعضای جدید مجمع را به همراه رئیس آن برای یک دوره پنج ساله انتخاب کند. همچنین روز ۲۷ فروردین ماه سال ۹۶ نیز مشخص خواهد شد که آیا احمدینژاد همچنان به توصیه رهبری برای عدم ورود به انتخابات پایبند خواهد بود یا یک بار دیگر «ولایتگریزی» خود را نشان میدهد.