روایت فرانسوی اپرای «تان هویزر» اثر واگنر در اپراخانه مونته کارلو

با همکاری
روایت فرانسوی اپرای «تان هویزر» اثر واگنر در اپراخانه مونته کارلو
Copyright 
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
لینک کپی پیست کد امبد ویدیو:Copy to clipboardCopied

تقابل میان عشق زمینی و عشق آسمانی و بخشش از مضامین اصلی اپرای «تان هویزر» اثر واگنر، آهنگساز آلمانی است. لیبرتوی این اثر در زمان خود واگنر به زبان فرانسوی برگردانده شد و باله ای هم برای آن نوشته شد. ر

اپراخانه مونته کارلو میزبان روایت فرانسوی اپرای «تان هویزر» اثر واگنر است. روایت فرانسوی شاهکارآهنگساز آلمانی اولین بار در سال ۱۸۶۱ با لیبرتویی به زبان فرانسه به روی صحنه رفت. در روایت فرانسوی این اثر مضامین اصلی اثر دست نخورده باقی مانده است: روایت فرانسوی اپرای «تان هویزر» نبرد میان عشق روحانی و عشق جسمانی مضمون اصلی است. روایت فرانسوی این اثر در اپراخانه مونته کارلو اجرا شده است.

اپرای «تان هویزر» یکی از شاهکارهای واگنر است که موضوع آن «بخشش» و تقابل عشق زمینی و عشق آسمانی است، این اپرا روایتی فرانسوی هم دارد. در سال ۱۸۶۱ میلادی آهنگساز آلمانی که مصمم بود پاریس را فتح کند پذیرفت که لیبرتوی اثرش به فرانسوی ترجمه ، و برای این اپرا باله ای هم نوشته شود که با استقبال روبرو نشد.

اپراخانه مونته کارلو در ماه فوریه امسال میزبان اجرای روایت فرانسوی «تان هویزر» بود.

ژان لویی گریندا، مدیر اپرای مونته کارلو کارگردان این اجرا درباره انگیزه اش برای به روی صحنه بردن «تان هویزر» به فرانسه می گوید: «چه چیز باعث شد که بخواهم روایت فرانسوی سال ۱۸۶۱ میلادی «تانهویزر» را اجرا کنم؟ خیلی ساده، پدرم! در مقایسه با آلمانی، زبان فرانسه حالت شعرگونه کاملا متفاوتی به اپرا می دهد. نرمی و شکنندگی ای وجود دارد که فکر می کنم در این دو زبان یک جور نیست. نوعی حالت شاعرانه هم هست و این حالت شاعرانه کسانی را که اولین بار اپرا را دیدند مسحور کرد، از جمله بودلر شاعر را. در واقع برای بردن این اپرا به روی صحنه بودلر چشمه الهام من بوده است!»

ناتالی استوتزمان، رهبر ارکستر این اجراست و می گوید: «من فکر می کنم برخی آثار هنری باعث رشد شخصیت انسان می شود و شما را به بُعد دیگری می برد و وقتی مجبور می شوید روی قطعه ای کار کنید که شاید بتوان گفت بیشتر شبیه «ماراتن» است، تا دو صدمتر، مدیریت زمان برای رهبر ارکستر بی اندازه مهم می شود و باید ساختار زمانی شب اجرا را به دقت بسازید، بدانید تغییر ضرباهنگ را چطور مدیریت کنید، و در طول اپرا تعداد این تغییر ضرباهنگ فراوان است، صحبت از صدها بار تغییر تمپو است. بنابراین رابطه رهبر ارکستر با زمان کاملا تغییر می کند درست همان طور که دونده دو استقامت به شکلی متفاوت از دونده دو صدمتر روی زمان حساب می کند. در نتیجه باید روی کوچکترین جزئیات اجرای قطعه کار کنیم و در این فرایند خیلی چیزها هم یاد می گیریم.»

از نظر ژان لویی گریندا، شخصیت تان هویزر، خود واگنر است. او می گوید: «تان هویزر هنرمند است، هنرمندی نفرین شده مثل “میک جگر” امروزی ما یا هر شخصیت دیگر امروزی که بحث برانگیز است و دوستش ندارند، اما جذابیت دارد و شما نمی توانید برغم اینکه از او انتقاد می کنید؛ دوستش نداشته باشید. فکر می کنم خود ریچارد واگنر هم حساسیت وسواس گونه ای به تانهویزر داشت. آیا “تان هویزر“، هنرمند نفرین شده ای که همیشه در معرض انتقاد قرار دارد، خود واگنر نیست؟»

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

روایتهای مختلف از اپرای «افسانه‌های هافمن»

رقابت فینالیست‌های جایزهٔ هربرت فون‌کارایان برای رهبر ارکستر جوان

جایزهٔ هربرت فون‌کارایان برای رهبر ارکسترجوان؛ مرحلهٔ نیمه‌نهایی