درگذشت جمشید آموزگار- که در فاصله مرداد ۱۳۵۶ تا شهریور ۱۳۵۷ نخست وزیر ایران بود- همزمان شد با اعلام خبر توافق غیرمنتظره اعضای اوپک در الجزایر برای ثابت نگاه داشتتن سطح تولید نفت به منظور افزایش قیمت طلای سیاه. جمشید آموزگار در زمانی نمایندگی ایران در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را برعهده داشت که برای شهروندان کشورهای اروپایی یادآور تجربه تلخی است: پایان دوره نفت و بنزین ارزان.
جمشید آموزگار ریاست هیات نمایندگی ایران در اوپک را برعهده داشت. با وجود موفقیت این سازمان در افزایش قیمت نفت و مقابله کشورهای عرب عضو اوپک با متحدان اسرائیل پس از جنگ «یوم کیپور» در سال ۱۹۷۳، یک گروه بینالمللی مدافع آرمان فلسطین به رهبری کارلوس شرکتکنندگان در اجلاس اوپک در وین را به گروگان گرفت. اهداف اصلی گروگانگیری جمشید آموزگار و زکی یمانی، وزیر نفت عربستان بودند که به مرگ هم تهدید شدند. سالها بعد و در زمان محاکمه هانس یواخیم-کلین، یکی از گروگان گیران اجلاس اوپک در سال ۱۹۷۵، پای یوشکا فیشر، وزیر خارجه اسبق آلمان هم به عنوان «شاهد مطلع» به دادگاه باز شد.
فضای باز سیاسی
برای بسیاری از ایرانیانی که در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ به مدرسه رفتند، نام جمشید آموزگار شاید بیش از هرچیز یادآور «اعلام فضای باز سیاسی» در کتابهای تاریخ باشد. در واقع نخستوزیری آموزگار همزمان بود با به قدرت رسیدن جیمی کارتر در آمریکا و غالب شدن «گفتمان حمایت از دموکراسی و حقوق بشر» بر سیاست خارجی ایالات متحده. از سوی دیگر، جمشید آموزگار هم مانند بسیاری از همنسلانش که در غرب تحصیل کرده بودند، انجام اصلاحات سیاسی در نظام پادشاهی ایران را برای رسیدن به سطحی از توسعه متوازن و جلوگیری از فروپاشی اجتماعی ضروری میدید. «اعلام فضای باز سیاسی» در سال ۱۳۵۶، در حالی انجام شد که دستگاههای امنیتی حکومت ایران در بازه زمانی ۷ ساله پیش از آن، موفق به سرکوب گسترده سازمانهای سیاسی و شبهنظامی مخالف شده بودند. تاسیس حزب رستاخیز و تغییر رویکرد شاه به «انحلال احزاب» و تشکیل حزب واحد رستاخیز را هم میتوان در این چارچوب دید. جمشید آموزگار، از موسسان حزبِ «اصلاحطلب» «ایران نوین» در دهه چهل شمسی، دبیراول تک حزب ایران شد.
#جمشید_آموزگار که بعد از هویدا نخستوزیر ایران شده بود درگذشت/صدای آمریکاhttps://t.co/fwValtTfrapic.twitter.com/5nxKfWA9PF
— Maryam Zohdi (@maryam_zohdi) September 28, 2016
سازمان ملل متحد
از دهه پنجاه میلادی به بعد، با وجود «ناکارآمدی» شورای امنیت سازمان ملل متحد، دیگر ارگانهای این مهمترین نهاد بینالمللی به شدت برای توسعه جوامع عقبمانده فعال بودند. رهایی از استعمار قدرتهای بزرگ و مطالبه توسعه از سوی کشورهای «جهان سوم» همراه با کمکهای مالی و اقتصادی دو بلوک غرب و شرق به متحدانشان، زیر سایه برنامهریزی سازمانهای تخصصی وابسته به ملل متحد، جوامع «عقب نگاه داشته شده» را در راه توسعه قرار میداد. آموزگار که تحصیل کرده آمریکا در رشته مهندسی راه و ساختمان و مهندسی هیدرولیک بود، چه پیش از آغاز فعالیتهای سیاسیاش در ایران و چه پس از خروج از کشور در سالهای بعد از انقلاب ۱۳۵۷، برای سازمان ملل کار کرد.
جمشید آموزگار به نسل تکنوکراتهای رفورمیستی تعلق داشت که میخواستند با تمام برنامهها و برنامهریزیهایشان ایران را به سوی «دروازههای تمدن بزرگ» مورد نظر شاه هدایت کنند. با این حال نه سرازیر شدن دلارهای نفتی به اقتصاد ایران، نه حزب رستاخیز و نه فضای باز سیاسی جمشید آموزگار، هیچکدام نتوانستند مانع از وقوع انقلاب در جامعهای شوند که پس از انقلاب سفید عملا زیر و رو شده بود.