دولت ائتلافی جدید ایتالیا، اولین دولت پوپولیستی است که در اروپای غربی به قدرت رسیده است. ایتالیا چه مسیری را طی خواهد کرد؟
دولت جدید ایتالیا، اولین دولت پوپولیستی در کشورهای غرب اروپا است. این دولت ائتلافی است از دو حزب عوامگرای جنبش پنج ستاره و لیگاست. این دوحزب از مخالفان سرسخت سیاستهای اتحادیه اروپا در مورد بودجه و پناهجویان هستند.
به قدرت رسیدن عوامگرایان در کشوری که یکی از بنیانگذاران اتحادیه اروپاست، نقطه عطفی برای اتحادیه اروپا به شمار میآید.
النا کاوالونه و بریان کارتر، دو خبرنگار یورونیوز سه روز پس از اینکه دولت جدید سوگند یاد کرد (جمعه اول ژوئن/ ۱۱ خرداد ۱۳۹۷) طی سفر پنج روزه در سراسر ایتالیا با مردم کوچه و بازار دیدار کردهاند تا ببینند چه انتظارات و نگرانیهایی نسبت به دولت جدید دارند.
**بیشتر بخوانید: **
وزیر کشور ایتالیا خطاب به پناهجویان: آماده بستن چمدانهایتان باشید
به قدرت رسیدن عوامگرایان در ایتالیا؛ نخست وزیر جدید سوگند یاد کرد
جوزپه کنته با پشتیبانی راستگرایان ایتالیا مامور تشکیل کابینه شد
ناپل، «روی لوئیجی دی مایو، رهبر جنبش پنج ستاره حساب میکنم»
در شهر ناپل به محلهای میرویم که با فقر و بیکاری و جرم و جنایت دست و پنجه نرم میکند. جنبش پنج ستاره در این منطقه حامیان زیادی دارد.
بنیاد موسوم به «فوکوس» در این محله مانند سراب در بیابان است. این بنیاد در حوزه آموزش جوانان، فعالیت میکند. مدیر این بنیاد میگوید: «دولت باید در مناطقی شبیه این منطقه حضور بیشتری داشته باشد. هدف ما از تاسیس این بنیاد این بوده است که تجربه جدیدی در اینجا داشته باشیم و تجربهمان هم موفقیت آمیز بوده است.»
یکی از شهروندان میگوید: «لوئیجی دی مایو، رهبر جنبش پنج ستاره کاری انجام خواهد داد. جوان است و میداند به دنبال چیست. او بر خلاف دیگران بخشی از درآمدش را به خزانه دولت پس می دهد. من روی او حساب می کنم.»
یکی دیگر از مسئولان بنیاد «فوکوس» میگوید: «من فکر میکنم که سیاستهای ریاضت اقتصادی در دهههای گذشته و سیاستهای نئولیبرال در بسیاری از کشورهای اروپایی شهرها را به حال خود رها کرده است. حقوق فردی در شهرها به تدریج کمتر شده و تعهد دولت هم نسبت به شهرها کاهش یافته است.»
طرفداران پروپا قرص جنبش پنج ستاره در منطقه بازیلیکاتا
در منطقه بازیلیکاتا با سرجیو ملاقات کنیم که راننده کامیون است. سرجیو و همه اعضای خانوادهاش از طرفداران پروپاقرص جنبش پنج ستاره هستند. او میگوید: «جنبش پنج ستاره به آینده مینگرد، برای محیط زیست، مدارس دولتی، اقتصاد مدور، شبکه آب رسانی برنامه دارد. جنبش پنج ستاره، جنبشی برای آینده است، به شهروندان نزدیک است و به حرف آنها گوش میکند. به نظرم حساب دودوتا چهارتاست. من با تمام مواضع حزب لیگا موافق نیستم، به ویژه روشهای راست افراطی و روش سالوینی را نمیپسندم. احزاب افراطی هیچوقت عملکرد خوبی نداشتهاند.»
یکی از شهروندان طرفدار جنبش پنج ستاره میگوید: «سیستم مالیاتیای که در آن نرخ مالیات بر درآمدها ثابت باشد، به نفع بازرگانانی است که در حال حاضر به خاطر مالیات بالا، تحت فشار بسیار زیادی هستند.»
کسانی که در منطقه بازیلیکاتا به جنبش پنج ستاره رای دادهاند، قبلا به احزاب راستگرا یا چپگرا رای میدادند. منطقه بازیلیکاتا با مشکلات مختلف، مثل نابرابریهای اجتماعی و معضلات زیست محیطی روبروست. کسانی که جذب جنبش پنج ستاره شدهاند میگویند که نگران این مسائل هستند.
پیروزی حزب لیگا در ماچراتا، شهری با گرایشات چپ
در ماچراتا، حزب راستگرای افراطی لیگا، به رهبری ماتئو سالوینی بیشترین تعداد آراء را کسب کرده است. قبلا این منطقه با مشکل قاچاق مواد مخدر روبرو بود. مردم فکر میکنند با سیل مهاجرانی که طی چند ماه آینده به اینجا هجوم میآورند، اوضاع بدتر خواهد شد.
ماچراتا، شهری تاریخی است و بیش از ۴۰ هزار نفر جمعیت دارد. این شهر از نظر سیاسی چپگراست . در سال ۲۰۱۳ کمتر از یک درصد مردم به حزب لیگا رای دادند. در حالیکه در انتخابات اخیر، حزب راست افراطی لیگا یک پنجم آراء خود را در این شهر کسب کرد. عده زیادی معتقدند که دلیل این مسئله ورود ناگهانی مهاجران است.
پائولا برنابوچی، سرپرست یک سازمان غیردولتی است که به پناهجویان کمک می کند او میگوید در سالهای اخیر تبعیض نسبت به مهاجران آفریقایی تبار افزایش یافته است. او میافزاید: «سختترین بخش کار حمایت روانی از این افراد است. خیلی از جوانان در این جا نگران هستند و می ترسند. نگران این هستند که توسط فعالان راست افراطی مورد ضرب و شتم قرار بگیرند.»
پائولو به حادثه ای اشاره میکند که در آن یکی از فعالان حزب راست افراطی لیگ در شهر ماچراتا به سمت مهاجران سیاه پوست شلیک کرده است.
البته در بین فعالان حزب لیگ در این شهر کسانی هستند که تجربه مهاجرت را پشت سر دارند، مثل پائولو دیوپ، که خانواده اش در دهه ۸۰ میلادی از سنگال به ایتالیا مهاجرت کردند. او می گوید: «من به شکل قانونی از مرز رد شدم چون در آن موقع فقط ویزا لازم بود و خیلی راحت می شد از مرز رد شد. وارد کار سیاست شدم و الان به خصوص درگیر سیاست ها و سازوکار مهاجرت هستم. من خودم تجربه مهاجرت را پشت سر دارم بهتر می توانم در این باره کار کنم. باید احساس همبستگی با دیگران را بر شالوده قوی استوار کنیم منظورم این است که ما حس همبستگی نسبت به همه داریم چون مردم خوبی هستیم اما حس همبستگی ما باید سازنده باشد.»
به تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
میلان؛ «امروز در اروپا تبدیل به بردههای آلمان شده ایم»
در میلان با شهروندانی ملاقات میکنیم که همچنان طرفدار احزابی سنتی مثل فورزا ایتالیا یا حزب دموکراتیک هستند در حالیکه در همین نزدیکی که خاستگاه حزب لیگاست، با بازرگانانی روبرو می شویم که در زمینه سیاستهای مالیاتی و بودجه عمومی، دیدگاههای ضداروپایی دارند و خواهان استقلال بیشتر ایتالیا هستند.
روی دیوارهای حومه میلان در ناحیه لمباردی که مرکز طرفداران حزب لیگا است شعارهای زیادی در حمایت از احزاب دست راستی دیده می شود.
تنها طرفدار حزب لیگا حاضر شد با ما صحبت کند، میگوید: «من نمیخواهم نسبت به هیچ کس تبعیض قائل شوم. اما ایتالیا نمیتواند فقط متکی به لمباردی و ونتو باشد. از دیدگاه من بنیانگذاران اتحادیه اروپا، ایدهای نسبت به اروپای امروز نداشتند. در نهایت تبدیل به بردههای صددرصد آلمان شده ایم.»
کمی دورتر در میلان به عقاید کاملا متفاوتی بر میخوریم. در شهری که پایتخت اقتصادی ایتالیا به شمار میآید، حزب دموکراتیک ایتالیا که بزرگترین حزب مخالف در پارلمان کنونی است، هنوز حزب حاکم است.
عده زیادی در این شهر معتقدند که حزب دموکراتیک، با گرایشهای چپ میانه، بهترین جایگزین دولت فعلی است، این افراد طرفدار اتحادیه اروپا هستند و نگران مسیری که ایتالیا در پیش گرفته است.
یکی از شهروندان میگوید: «فکر نمی کنم که حزب دموکرات بهترین حزب است اما درمقایسه با حزب های دیگری که الان در دولت هستند شاید بهترین گزینه باشد. وضعیت ما مثل وضعیت امریکاست که باید بین هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ انتخاب می کردید و هیچکدام بهترین گزینه نبود اما یکی از آنها کشورش را به راه غلط می برد به خصوص در دنیای کنونی ما.
ایتالیایی ها هر عقیده ای در باره دولت خود داشته باشند اکنون حواسشان بیش از همیشه جمع است. نسبت به ترس ها و امیدهایشان آگاه هستند و می دانند که این تجربه جدید در سیاست اروپایی می تواند آینده کشورشان را تغییر دهد و پیامدهای گسترده تری در سطح قاره داشته باشد.