آنگلا مرکل هنگامی که در سال ۲۰۱۶ خبر پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را شنید ابراز امیدواری کرد که آلمان بتواند در سایۀ احترام به ارزشهای دموکراتیک، با رئیس جمهوری ایالات متحده همکاری کند؛ امیدی که در این چهار سال تحقق نیافت.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هنگامی که در سال ۲۰۱۶ میلادی خبر پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکارا شنید در پیامی ابراز امیدواری کرد که آلمان بتواند در سایۀ احترام به ارزشهای دموکراتیک، با رئیس جمهوری آمریکا همکاری کند؛ امیدی که در این چهار سال تحقق نیافت.
چهار سال از آن تاریخ می گذرد و اقدامات یکجانبه دونالد ترامپ بهویژه در حوزۀ سیاست خارجی، نه تنها روابط آلمان بلکه روابط بخش قابل توجهی از کشورهای اروپایی را با واشنگتن سرد کرده است.
اختلافات اروپا و آمریکا در این دوران به قدری عمیق شده که برخی کارشناسان بر این باورند حتی با پیروزی جو بایدن در انتخابات ۳ نوامبر نیز نمیتوان انتظار ایجاد معجزهای در حل و فصل سریع اختلافات دو طرف داشت.
نظرسنجیهای انجام شده از سوی مرکز تحقیقات «پیو» نیز نشان میدهد که وجهۀ آمریكا در میان اروپاییان بیش از هر زمانی افت کرده است. بطور مثال در حال حاضر تنها ۲۶ درصد از آلمانیها نگرش مطلوبی به ابرقدرت جهان غرب دارند. در فرانسه وضعیت بدتر است و این رقم به ۱۶ درصد میرسد.
در بریتانیا نیز با وجود رابطۀ نزدیک بوریس جانسون با دونالد ترامپ، تنها ۴۱ درصد از پاسخ دهندگان نظر مثبتی درباره ایالات متحده داشتهاند که بدترین ارزش گذاری به ثبت رسیده تا کنون درباره نگرش انگلیسیها نسبت به آمریکا محسوب میشود.
سودا دیویدویلپ، از «بنیاد جرمن مارشال آمریکا» معتقد است که شیوه مدیریت امور داخلی آمریکا از سوی دونالد ترامپ نیز در ایجاد این نگرش منفی در افکار عمومی بیتاثیر نبوده است. او میگوید: «اروپاییها به آمریکا نگاه میکنند و میبینند که این کشور در پی مشکلات داخلی، چندپاره شده است. سپس این نتیجه میرسند که چطور چنین کشوری میتواند یک شریک خوب برای اروپا باشد؟»
اروپایی که «دشمن» شد
در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده آمریکا از توافقنامه آب و هوایی پاریس همچنین توافق هستهای ایران و قدرتهای بزرگ جهان خارج شد، تعرفههای جدیدی را بر فولاد و آلومینیوم اروپا وضع کرد، بر اروپاییها به دلیل سهم پایین آنها در پرداخت هزینههای ناتو تاخت، با سیاستهایش سازمان تجارت جهانی را تضعیف کرد، از برکسیت حمایت کرد و رویکرد «چندجانبه گرایی» را که یک رویکرد بسیار ارزشمند اروپایی برای مقابله با چالشهای جهانی محسوب میشد، به چالش کشید.
او حتی متحدان اروپایی کشورش را در کنار چین «دشمنان تجارت» نامید و با ستایشهای وقت و بیوقتش از روسیه، اسباب ترس و نگرانی مردم را هم در ایالات متحده و هم در اروپا فراهم کرد.
سودا دیویدویلپ، از «بنیاد جرمن مارشال آمریکا» میگوید: «دونالد ترامپ آشکارا به اروپا بیاعتنایی میکند؛ تا کنون هیچ رئیس جمهوری در آمریکا، متحدان اروپاییاش را دشمن نخوانده بود.»
در این دوران، برخی از کشورهای اروپایی بیش از دیگران هدف خشم ترامپ قرار گرفتند. آلمان که از اول ماه ژوئیه هم ریاست دورهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و هم ریاست شورای اتحادیه اروپا را برعهده دارد، از جمله کشورهایی بود که بیش از دیگران هدف انتقادات ترامپ قرار گرفت.
روابط سیاستمداران در سطح شخصی
روابط شخصی آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و قدرتمندترین زن اروپا نیز با دونالد ترامپ چندان تعریفی ندارد. برخلاف امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه که با رژه نظامی و شامهای خیره کننده امید به همراه ساختن دونالد ترامپ با سیاستهای متحدان اروپایی واشنگتن داشت(که البته به نتیجهای نرسید)، آنگلا مرکل هرگز چنین خط مشی را در مقابل دونالد ترامپ در پیش نگرفت.
روابط برلین و واشنگتن در این اواخر حتی سردتر نیز شد؛ یعنی زمانی که خانم مرکل در ماه ژوئن به دلیل نگرانی از شیوع کرونا، دعوت آمریکا را برای شرکت در نشست گروه ۷ به میزبانی واشنگتن رد کرد. اندکی پس از آن دونالد ترامپ اعلام کرد شمار نظامیان آمریکایی مستقر در آلمان را تا رقم ۱۲ هزار نیرو کاهش خواهد داد.
بروس استوکس، از اتاق فکر «چاتهام هاوس» مستقر در لندن، بر این باور است که بطور کلی دونالد ترامپ «در برخورد با زنان قدرتمند، واقعا مشکل دارد.»
«دوستان» ترامپ در قاره سبز
دونالد ترامپ در دورۀ چهارساله ریاست جمهوری، دوستانی هم در قاره اروپا برای خود پیدا کرد. ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان که به داشتن دیدگاههای ضدمهاجرتی مشهور است، آشکارا از انتخاب مجدد او حمایت کرده است.
لهستان نیز که به لطف اختلاف برلین و واشنگتن، توانست میزبان شمار قابل توجهی از نظامیان آمریکایی تخلیه شده از آلمان شود، از ریاست جمهوری ترامپ سود برده است. این کشور همچون ایالات متحده از مخالفان پروژۀ بحث برانگیز «نورداستریم۲» و بهره برداری از خط لوله انرژی میان آلمان و روسیه است.
اگر بایدن پیروز شود....
تحلیلگران اروپایی بر این باورند که اگرچه احیای روابط میان متحدان دیرین ضروری به نظر میرسد، اما با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو نیز نمیتوان انتظار تغییرات شگرف و سریع را داشت و بیاعتمادی ایجاد شده میان اروپا و آمریکا تاثیری عمیق بر روابط دو کشور گذاشته است.
از هم اکنون میتوان پیشبینی کرد که جو بایدن پس از پیروزی در این انتخابات، در اولین فرصت به اروپا سفر کند، دوباره به پیمان آب و هوایی پاریس بپیوندد و درصدد از سر گیری مذاکرات هستهای با ایران برآید.
اما حل و فصل اختلافات ایجاد شده بر سر پروژه «نورد استریم۲»، همچنین تنشها بر سر تامین هزینههای نظامی ناتو و کارزار آمریکا علیه هواوی، غول فناوری چین آسان به نظر نمیرسد.
نباید فراموش کرد که بایدن زمانی ادارۀ امور را برعهده خواهد گرفت که اقتصاد آمریکا از شیوع ویروس کرونا آسیب دیده است؛ در چنین شرایطی جوبایدن نیز چارهای ندارد تا به نوعی سیاست «اول آمریکا» را خط مشی خود قرار دهد.
بروس استوکس، از اتاق فکر «چاتهام هاوس» مستقر در لندن میگوید: «اروپاییها باید این موضوع را درک کنند که دولت بایدن در داخل کشورش کارهای بسیاری برای انجام دارد و ارتباط با بروکسل اولویت اول او نیست.»
اگر ترامپ دوباره انتخاب شود....
بروس استوکس معتقد است در صورت پیروزی دوبارۀ دونالد ترامپ در انتخابات ۳ نوامبر، در اروپا «نفسها بار دیگر در سینه حبس میشود» و کشورهای اروپایی باید خود را برای «چهار سال سخت دیگر» آماده کنند؛ اگرچه که شنیدن خبر پیروزی دوبارۀ او مانند آنچه در سال ۲۰۱۶ میلادی روی داد شوکهکننده نیست.
دیگر نکته قابل پیشبینی اینکه، چه ترامپ انتخاب شود و چه بایدن، اروپا چارهای ندارد جز اینکه در چهار سال آینده در کنار آمریکا «جبهه واحدی» را مقابل چین تشکیل دهد چراکه موضوع منافع ملی هر دو منطقه در میان است.
پیتر بایر، هماهنگکننده مناسبات ترانس-آتلانتیک در دولت آلمان به تازگی گفته بود: «جنگ سرد جدید میان واشنگن و پکن آغاز شده و در این وضعیت، اروپا باید برای مقابله با نفوذ چین در خاک خود، شانه به شانه آمریکا بایستد.»